نقض رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/81/258 شعبه 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
نقض
رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/81/258 شعبه 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 16/6/1382 شماره دادنامه: 220 کلاسه پرونده: 82/369
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: رئیس و مستشار شعبه 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
موضوع شکایت و خواسته: نقض رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/81/258 شعبه 6 تجدیدنظر
دیوان عدالت اداری.
مقدمه:
رئیس و مستشار شعبه 6 تجدیدنظر در نامه تقدیمی اعلام داشتهاند، به هنگام صدور
دادنامه شماره 428 مورخ 18/4/82 بشرح مضبوط در پرونده کلاسه ت6/81/258 مطروحه در
این شعبه تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی به شکات (تجدیدنظر خواهان) برابر با 17/1/1381
تلقی گردیده نتیجتاً بلحاظ اینکه تاریخ تسلیم دادخواست تجدیدنظر برابر با 18/2/1381
بوده خارج از مهلت قانونی تشخیص و نهایتاً با استناد به قسمت اخیر از ماده 40 آیین
دادرسی دیوان عدالت اداری مبادرت به صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر خواهی گردیده
است. ولی با تذکر وکیل بانوان تجدیدنظرخواه و پس از مطالبه مجدد پرونده بدوی و دقت
در کیفیت ابلاغ دادنامه بدوی به بانوان شاکیه احراز میگردد آنچه که مامور ابلاغ
در مورخ 17/1/1381 گزارش نموده و انجام داده نمیتواند بعنوان ابلاغ قانونی تلقی و
واجد اعتبار باشد زیرا بدون اینکه اعلامیهای در محل الصاق گردد و یا گزارشی در
این خصوص نوشته شود اوراق برگشت داده شده بنابراین چنین عمل و اقدام و گزارشی به
هیچ وجه منطبق با ضوابط قانونی نبوده و یا ابلاغ قانونی محسوب نمیگردد که
متاسفانه اینجانبان به هنگام صدور دادنامه 428 مورخ 18/4/1374 توجه کافی به این
موضوع ندا
شته و بر اثر فشار کاری و نهایتاً غفلت متوجه ناصحیح بودن امر ابلاغ و در مورخه 17/
1/1381 نگردیدهایم و بلحاظ اینکه بعداً آقای وکیل شکات در مورخه 12/2/1381 شخصاً به
دفتر شعبه بدوی مراجعه و نسخهای از دادنامه بدوی را دریافت نمودهاند. در حقیقت
همین تاریخ اخیر قانوناً تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی محسوب میگردد و با این وصف
تاریخ تسلیم دادخواست تجدیدنظر خواهی یعنی 18/2/1382 داخل در مهلت قانونی بوده است
با عرض مراتب فوق و بلحاظ وقوع اشتباه در صدور دادنامه فوق الذکر درخواست طرح
پرونده را در هیأت عمومی دیوان مینمائیم.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین
درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و
پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی
مینماید.
رأی هیأت عمومی
نظر باینکه مامور ابلاغ در تاریخ 17/1/1381 به آدرس سابق شاکیان مراجعه نموده و با
فرض تغییر نشانی آنان اقدامی در جهت تنظیم اعلامیه قانونی و الصاق آن به محل تعیین
شده بر اساس ماده 79 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب فروردین 1379 بعمل نیاورده و
اساساً با تعیین نشانی جدید ابلاغ به محل قبلی وجاهت قانونی نداشته است بنابراین
تاریخ مزبور بعنوان شروع تاریخ مهلت تقاضای تجدیدنظر قابل احتساب نبوده است و چون
دادنامه بدوی در تاریخ 12/2/1381 بوکیل شاکیان ابلاغ شده و نامبرده در تاریخ 18/2/
1381 و در مهلت قانونی مبادرت به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نموده است بنابراین
اشتباه در مدلول دادنامه شماره 428 مورخ 18/4/1382 در پرونده کلاسه 81/258 شعبه 6
تجدیدنظر دیوان محرز است بنابراین به استناد تبصرههای یک و 3 الحاقی بماده 18
قانون دیوان عدالت اداری دادنامه مزبور نقض میشود و رسیدگی به دادخواست تجدیدنظر
به شعبه 8 تجدیدنظر محول میگردد.
رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/81/258 شعبه 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 16/6/1382 شماره دادنامه: 220 کلاسه پرونده: 82/369
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: رئیس و مستشار شعبه 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
موضوع شکایت و خواسته: نقض رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/81/258 شعبه 6 تجدیدنظر
دیوان عدالت اداری.
مقدمه:
رئیس و مستشار شعبه 6 تجدیدنظر در نامه تقدیمی اعلام داشتهاند، به هنگام صدور
دادنامه شماره 428 مورخ 18/4/82 بشرح مضبوط در پرونده کلاسه ت6/81/258 مطروحه در
این شعبه تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی به شکات (تجدیدنظر خواهان) برابر با 17/1/1381
تلقی گردیده نتیجتاً بلحاظ اینکه تاریخ تسلیم دادخواست تجدیدنظر برابر با 18/2/1381
بوده خارج از مهلت قانونی تشخیص و نهایتاً با استناد به قسمت اخیر از ماده 40 آیین
دادرسی دیوان عدالت اداری مبادرت به صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر خواهی گردیده
است. ولی با تذکر وکیل بانوان تجدیدنظرخواه و پس از مطالبه مجدد پرونده بدوی و دقت
در کیفیت ابلاغ دادنامه بدوی به بانوان شاکیه احراز میگردد آنچه که مامور ابلاغ
در مورخ 17/1/1381 گزارش نموده و انجام داده نمیتواند بعنوان ابلاغ قانونی تلقی و
واجد اعتبار باشد زیرا بدون اینکه اعلامیهای در محل الصاق گردد و یا گزارشی در
این خصوص نوشته شود اوراق برگشت داده شده بنابراین چنین عمل و اقدام و گزارشی به
هیچ وجه منطبق با ضوابط قانونی نبوده و یا ابلاغ قانونی محسوب نمیگردد که
متاسفانه اینجانبان به هنگام صدور دادنامه 428 مورخ 18/4/1374 توجه کافی به این
موضوع ندا
شته و بر اثر فشار کاری و نهایتاً غفلت متوجه ناصحیح بودن امر ابلاغ و در مورخه 17/
1/1381 نگردیدهایم و بلحاظ اینکه بعداً آقای وکیل شکات در مورخه 12/2/1381 شخصاً به
دفتر شعبه بدوی مراجعه و نسخهای از دادنامه بدوی را دریافت نمودهاند. در حقیقت
همین تاریخ اخیر قانوناً تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی محسوب میگردد و با این وصف
تاریخ تسلیم دادخواست تجدیدنظر خواهی یعنی 18/2/1382 داخل در مهلت قانونی بوده است
با عرض مراتب فوق و بلحاظ وقوع اشتباه در صدور دادنامه فوق الذکر درخواست طرح
پرونده را در هیأت عمومی دیوان مینمائیم.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین
درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و
پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی
مینماید.
رأی هیأت عمومی
نظر باینکه مامور ابلاغ در تاریخ 17/1/1381 به آدرس سابق شاکیان مراجعه نموده و با
فرض تغییر نشانی آنان اقدامی در جهت تنظیم اعلامیه قانونی و الصاق آن به محل تعیین
شده بر اساس ماده 79 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب فروردین 1379 بعمل نیاورده و
اساساً با تعیین نشانی جدید ابلاغ به محل قبلی وجاهت قانونی نداشته است بنابراین
تاریخ مزبور بعنوان شروع تاریخ مهلت تقاضای تجدیدنظر قابل احتساب نبوده است و چون
دادنامه بدوی در تاریخ 12/2/1381 بوکیل شاکیان ابلاغ شده و نامبرده در تاریخ 18/2/
1381 و در مهلت قانونی مبادرت به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نموده است بنابراین
اشتباه در مدلول دادنامه شماره 428 مورخ 18/4/1382 در پرونده کلاسه 81/258 شعبه 6
تجدیدنظر دیوان محرز است بنابراین به استناد تبصرههای یک و 3 الحاقی بماده 18
قانون دیوان عدالت اداری دادنامه مزبور نقض میشود و رسیدگی به دادخواست تجدیدنظر
به شعبه 8 تجدیدنظر محول میگردد.