اعلام تعارض آراء صادره از شعب 2 و 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
اعلام
تعارض آراء صادره از شعب 2 و 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 7/10/1382 شماره دادنامه: 392
کلاسه پرونده: 82/21
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای جهانگیر حسنی.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 2 و 6 تجدیدنظر دیوان عدالت
اداری.
مقدمه:
الف-1- شعبه چهارم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/2041 موضوع شکایت آقای احمد قدیمی
بطرفیت هیأت حل اختلاف اداره کار و خدمات اشتغال شهرستان ابهر بخواسته بازگشت به
کار و دریافت مابهالتفاوت افزایش مزد ناشی از عدم تطبیق وضعیت با طرح طبقهبندی
بشرح دادنامه شماره 29 مورخ 22/1/80 چنین رأی صادر نموده است، … ثانیاً در خصوص
تقاضای مابهالتفاوت افزایش مزد ناشی از عدم تطبیق وضعیت مندرج در رأی شماره 188
مورخ 13/9/79 و لایحه مورخ 22/12/79 مرجع مذکور که به مرور زمان استناد شده نظر
باینکه بموجب ماده 200 قانون جدید کار مصوب سال 69 موضوع مرور زمان منتفی و ملغی
گردیده و در مانحن فیه در این قسمت شاکی ذیحق تشخیص، حکم به ورود شکایت و نقض رأی
مورد اعتراض و احاله پرونده به شعبه همعرض جهت رسیدگی مجدد صادر میگردد.
ـ2ـ شعبه ششم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت6/80/267 موضوع تقاضای تجدیدنظر
اداره کار و خدمات اشتغال شهرستان ابهر بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 29 مورخ
22/1/80 شعبه چهارم بدوی بشرح دادنامه شماره 318 مورخ 22/3/81 چنین رأی صادر نموده
است، نظر باینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض
موجه و مؤثری بعمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات
نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، بنابراین با
رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار میگردد.
ب- شعبه دهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1481 موضوع شکایت آقای جهانگیر حسنی
بطرفیت اداره کار شهرستان ابهر بخواسته نقض رأی مورخ 15/8/79 هیأت حل اختلاف اداره
کار و امور اجتماعی ابهر بشرح دادنامه شماره 2530 مورخ 30/11/79 چنین رأی صادر
نموده است، … با عنایت به تاریخ قطع رابطه کاری در مورخه 12/2/79 و تاریخ تسلیم
شکوائیه به اداره کار در تاریخ 12/5/79 که در محدوده زمانی حاکمیت قانونی جدید کار
مصوب آبان 69 انجام پذیرفته و با در نظر گرفتن اینکه در قانون اخیرالتصویب اصولاً
مقرراتی تحت عنوان مرور زمان پیشبینی نشده و از طرفی بموجب ماده 200 آن کلیه
قوانین مغایر از جمله ماده واحده استنادی راجع به مرور زمان لغو و نتیجتاً مجوزی
جهت اعمال آن وجود نداشته است. علیهذا رأی برد شکایت از این حیث مخدوش بنظر میرسد
و مستنداً به بند 2 ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری نقض و رسیدگی مجدد به آن به
هیأت همعرض احاله میشود.
ـ2ـ شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/80/175 موضوع تقاضای تجدیدنظر
اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ابهر بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 2530
مورخ 30/11/79 صادره از شعبه دهم دیوان در پرونده کلاسه 79/148 بشرح دادنامه شماره
430 مورخ 16/4/81 چنین رأی صادر نموده است، نظر باینکه مزایای قانونی ناشی از حقوق
مندرج در قانون کار و مقررات تابعه و کمک عائلهمندی و حقوق مندرج در مواد 32 و 33
قانون کار بموجب مصوبه مورخ 10/3/59 شورای انقلاب اسلامی از تاریخ اقامه دعوی در
مراجع حل اختلاف بمدت یکسال قابل وصول میباشد و دعاوی قبل از یکسال مشمول مرور
زمان میباشد و رأی وحدترویه شماره 68 مورخ 2/5/72 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
نیز موید این امر میباشد و رأی شماره 171 مورخ 15/8/79 هیأت حل اختلاف اداره کار
و خدمات اشتغال شهرستان کرج نیز باستناد مصوبه مذکور صادر گردیده است، علیهذا نقض
رأی مذکور و صدور حکم بورود شکایت تجدیدنظر خوانده در دادنامه تجدیدنظر خواسته
فاقد مجوز قانونی بوده است و نتیجتاً دادنامه مذکور مخدوش تشخیص و با فسخ دادنامه
تجدیدنظر خواسته شکایت تجدیدنظر خوانده غیر وارد تشخیص و حکم برد آن صادر میگردد.
هیأت عمومــی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین
درینجفآبادی و باحضور رؤسـای شعب بدوی و رؤسـا و مستشاران شعب تجدیدنظـر تشکیل و
پس از بحـث و بررسـی و انجام مشـاوره بـا اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی
مینماید.
رأی هیأت عمومی
نظر باینکه بموجب ماده 200 قانون جدید کار مصوب 1369 موضوع لایحه قانونی راجع به
مرور زمان مربوط به دعاوی و مزایای قانونی ناشی از حقوق مندرج در قانون کار مصوب
10/3/59 شورای انقلاب اسلامی ملغی گردیده است و مجوزی برای اعمال آن وجود ندارد
بنابراین دادنامه شماره 29 مورخ 22/1/80 در کلاسه پرونده شماره 4/79/2041 که طی
دادنامه شماره 318 مورخ 22/3/81 شعبه ششم تجدیدنظر در پرونده ت6/80/267 عیناً تایید
و استوار گردیده است اصحالرأیین تشخیص میگردد و بموجب ماده 20 اصلاحی قانون
دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع مربوط در موارد مشابه
لازمالاتباع است.
تعارض آراء صادره از شعب 2 و 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 7/10/1382 شماره دادنامه: 392
کلاسه پرونده: 82/21
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای جهانگیر حسنی.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 2 و 6 تجدیدنظر دیوان عدالت
اداری.
مقدمه:
الف-1- شعبه چهارم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/2041 موضوع شکایت آقای احمد قدیمی
بطرفیت هیأت حل اختلاف اداره کار و خدمات اشتغال شهرستان ابهر بخواسته بازگشت به
کار و دریافت مابهالتفاوت افزایش مزد ناشی از عدم تطبیق وضعیت با طرح طبقهبندی
بشرح دادنامه شماره 29 مورخ 22/1/80 چنین رأی صادر نموده است، … ثانیاً در خصوص
تقاضای مابهالتفاوت افزایش مزد ناشی از عدم تطبیق وضعیت مندرج در رأی شماره 188
مورخ 13/9/79 و لایحه مورخ 22/12/79 مرجع مذکور که به مرور زمان استناد شده نظر
باینکه بموجب ماده 200 قانون جدید کار مصوب سال 69 موضوع مرور زمان منتفی و ملغی
گردیده و در مانحن فیه در این قسمت شاکی ذیحق تشخیص، حکم به ورود شکایت و نقض رأی
مورد اعتراض و احاله پرونده به شعبه همعرض جهت رسیدگی مجدد صادر میگردد.
ـ2ـ شعبه ششم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت6/80/267 موضوع تقاضای تجدیدنظر
اداره کار و خدمات اشتغال شهرستان ابهر بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 29 مورخ
22/1/80 شعبه چهارم بدوی بشرح دادنامه شماره 318 مورخ 22/3/81 چنین رأی صادر نموده
است، نظر باینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض
موجه و مؤثری بعمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات
نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، بنابراین با
رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار میگردد.
ب- شعبه دهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1481 موضوع شکایت آقای جهانگیر حسنی
بطرفیت اداره کار شهرستان ابهر بخواسته نقض رأی مورخ 15/8/79 هیأت حل اختلاف اداره
کار و امور اجتماعی ابهر بشرح دادنامه شماره 2530 مورخ 30/11/79 چنین رأی صادر
نموده است، … با عنایت به تاریخ قطع رابطه کاری در مورخه 12/2/79 و تاریخ تسلیم
شکوائیه به اداره کار در تاریخ 12/5/79 که در محدوده زمانی حاکمیت قانونی جدید کار
مصوب آبان 69 انجام پذیرفته و با در نظر گرفتن اینکه در قانون اخیرالتصویب اصولاً
مقرراتی تحت عنوان مرور زمان پیشبینی نشده و از طرفی بموجب ماده 200 آن کلیه
قوانین مغایر از جمله ماده واحده استنادی راجع به مرور زمان لغو و نتیجتاً مجوزی
جهت اعمال آن وجود نداشته است. علیهذا رأی برد شکایت از این حیث مخدوش بنظر میرسد
و مستنداً به بند 2 ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری نقض و رسیدگی مجدد به آن به
هیأت همعرض احاله میشود.
ـ2ـ شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/80/175 موضوع تقاضای تجدیدنظر
اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ابهر بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 2530
مورخ 30/11/79 صادره از شعبه دهم دیوان در پرونده کلاسه 79/148 بشرح دادنامه شماره
430 مورخ 16/4/81 چنین رأی صادر نموده است، نظر باینکه مزایای قانونی ناشی از حقوق
مندرج در قانون کار و مقررات تابعه و کمک عائلهمندی و حقوق مندرج در مواد 32 و 33
قانون کار بموجب مصوبه مورخ 10/3/59 شورای انقلاب اسلامی از تاریخ اقامه دعوی در
مراجع حل اختلاف بمدت یکسال قابل وصول میباشد و دعاوی قبل از یکسال مشمول مرور
زمان میباشد و رأی وحدترویه شماره 68 مورخ 2/5/72 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
نیز موید این امر میباشد و رأی شماره 171 مورخ 15/8/79 هیأت حل اختلاف اداره کار
و خدمات اشتغال شهرستان کرج نیز باستناد مصوبه مذکور صادر گردیده است، علیهذا نقض
رأی مذکور و صدور حکم بورود شکایت تجدیدنظر خوانده در دادنامه تجدیدنظر خواسته
فاقد مجوز قانونی بوده است و نتیجتاً دادنامه مذکور مخدوش تشخیص و با فسخ دادنامه
تجدیدنظر خواسته شکایت تجدیدنظر خوانده غیر وارد تشخیص و حکم برد آن صادر میگردد.
هیأت عمومــی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین
درینجفآبادی و باحضور رؤسـای شعب بدوی و رؤسـا و مستشاران شعب تجدیدنظـر تشکیل و
پس از بحـث و بررسـی و انجام مشـاوره بـا اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی
مینماید.
رأی هیأت عمومی
نظر باینکه بموجب ماده 200 قانون جدید کار مصوب 1369 موضوع لایحه قانونی راجع به
مرور زمان مربوط به دعاوی و مزایای قانونی ناشی از حقوق مندرج در قانون کار مصوب
10/3/59 شورای انقلاب اسلامی ملغی گردیده است و مجوزی برای اعمال آن وجود ندارد
بنابراین دادنامه شماره 29 مورخ 22/1/80 در کلاسه پرونده شماره 4/79/2041 که طی
دادنامه شماره 318 مورخ 22/3/81 شعبه ششم تجدیدنظر در پرونده ت6/80/267 عیناً تایید
و استوار گردیده است اصحالرأیین تشخیص میگردد و بموجب ماده 20 اصلاحی قانون
دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع مربوط در موارد مشابه
لازمالاتباع است.