ابطال مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
ابطال مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و
مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بهداشت، درمان و
آموزش پزشکی
تاریخ: 30/1/1383 شماره دادنامه: 24
کلاسه پرونده: 82/723
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای جمالالدین نیکنامی
موضوع شکایت و خواسته: ابطال مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 وزارت فرهنگ و آموزش
عالی و مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بهداشت،
درمان و آموزش پزشکی.
مقدمه:
شاکی بشرح دادخواست تقدیم اعلام داشته است، در مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69
وزیر فرهنگ و آموزش عالی و مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزراء فرهنگ و آموزش
عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مصوبه مورخ 1/3/76 کمیته مطالعه و
برنامهریزی کنکور و دستورالعمل اجرائی بخشنامه ایجاد تسهیلات برای فرزندان اعضای
هیأت علمی، امتیازاتی به تصویب رسیده است که بموجب آن فرزندان اعضای هیأت علمی که
در آزمون سراسری دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی پذیرفته میشوند میتوانند از
دانشگاه مبداء به دانشگاه محل خدمت یکی از والدین خویش در همان مقطع و گروه
آزمایشی انتقال یابند و یا در همان مقطعی که پذیرفته شدهاند میتوانند به رشته
دیگری در همان گروه آزمایشی تغییر رشته داده و پس از ثبتنام ادامه تحصیل دهند وضع
قاعده آمره موجد حق و تکلیف و یا متضمن اعطای امتیازات خاص، اختصاص به قانونگذار و
یا ماذون از قبل مقنن دارد و در مانحنفیه چنین اختیاری از طرف قانونگذار به وزراء
آن وزارتخانهها تفویض نگردیده است با توجه به اینکه مصوبه مذکور و دستورالعمل
اجرائی آن بدون رعایت تشریفات قانونی و تصویب مراجع ذیصلاح صادر شده که مغایر
قانون و خارج از حدود اختیا
رات قوه مجریه در وضع قواعد آمره موجد حق میباشد لذا ابطال آن استدعا میشود.
مدیر کل دفتر حقوقی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه
شماره 8404/75 مورخ 28/10/82 اعلام داشتهاند، در مورد شکایت آقای جمالالدین
نیکنامی مبنی بر ابطال مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 و 14327 مورخ 1/3/73 به
استحضار میرساند، مصوبه اخیر در اجرای مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 صادر و
اعلام گردیده است که این مصوبه نیز بموجب دادنامه شماره 16 مورخ 24/1/82 هیأت
عمومی دیوان عدالت اداری ابطال گردیده است که با این وصف شکایت مطروحه منتفی بنظر
میرسد. مدیر کل دفتر حقوقی و امور مجلس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز در
لایحه جوابیه شماره 188886/ح/ن مورخ 9/12/82 اعلام داشتهاند، موضوع مطروحه در
شکایت آقای جمالالدین نیکنامی در تاریخ 24/1/82 با شماره کلاسه پرونده 80/165
مورد رسیدگی قرار گرفته و منجر بصدور دادنامه شماره 16 مورخ 24/1/82 هیأت عمومی
دیوان عدالت اداری گردیده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به
ریاست حجتالاسلام والمسلمین دری نجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و
مستشاران شعب تجدیدنظر تشکی
ل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با ا کثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی
مینماید.
رأی هیأت عمومی
اعتراض نسبت به مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 وزارت فرهنگ و آموزش عالی قبلاً
مورد رسیدگی قرار گرفته و بشرح رأی شماره 16 مورخ 24/1/82 هیأت عمومی دیوان به
لحاظ مغایرت با قانون ابطال شده است. بنابراین بخشنامه شماره 14327 مورخ 1/3/73
وزارتین فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز که بر مبنای
بخشنامه ابطال شده فوقالذکر تنظیم و صادر شده است به تبع بخشنامه اولیه باطل و
کان لم یکن تلقی میشود و موردی برای اظهارنظر ماهوی مجدد درخصوص قضیه وجود ندارد.
مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بهداشت، درمان و
آموزش پزشکی
تاریخ: 30/1/1383 شماره دادنامه: 24
کلاسه پرونده: 82/723
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای جمالالدین نیکنامی
موضوع شکایت و خواسته: ابطال مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 وزارت فرهنگ و آموزش
عالی و مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت بهداشت،
درمان و آموزش پزشکی.
مقدمه:
شاکی بشرح دادخواست تقدیم اعلام داشته است، در مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69
وزیر فرهنگ و آموزش عالی و مصوبه شماره 14327 مورخ 1/3/73 وزراء فرهنگ و آموزش
عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مصوبه مورخ 1/3/76 کمیته مطالعه و
برنامهریزی کنکور و دستورالعمل اجرائی بخشنامه ایجاد تسهیلات برای فرزندان اعضای
هیأت علمی، امتیازاتی به تصویب رسیده است که بموجب آن فرزندان اعضای هیأت علمی که
در آزمون سراسری دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی پذیرفته میشوند میتوانند از
دانشگاه مبداء به دانشگاه محل خدمت یکی از والدین خویش در همان مقطع و گروه
آزمایشی انتقال یابند و یا در همان مقطعی که پذیرفته شدهاند میتوانند به رشته
دیگری در همان گروه آزمایشی تغییر رشته داده و پس از ثبتنام ادامه تحصیل دهند وضع
قاعده آمره موجد حق و تکلیف و یا متضمن اعطای امتیازات خاص، اختصاص به قانونگذار و
یا ماذون از قبل مقنن دارد و در مانحنفیه چنین اختیاری از طرف قانونگذار به وزراء
آن وزارتخانهها تفویض نگردیده است با توجه به اینکه مصوبه مذکور و دستورالعمل
اجرائی آن بدون رعایت تشریفات قانونی و تصویب مراجع ذیصلاح صادر شده که مغایر
قانون و خارج از حدود اختیا
رات قوه مجریه در وضع قواعد آمره موجد حق میباشد لذا ابطال آن استدعا میشود.
مدیر کل دفتر حقوقی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه
شماره 8404/75 مورخ 28/10/82 اعلام داشتهاند، در مورد شکایت آقای جمالالدین
نیکنامی مبنی بر ابطال مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 و 14327 مورخ 1/3/73 به
استحضار میرساند، مصوبه اخیر در اجرای مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 صادر و
اعلام گردیده است که این مصوبه نیز بموجب دادنامه شماره 16 مورخ 24/1/82 هیأت
عمومی دیوان عدالت اداری ابطال گردیده است که با این وصف شکایت مطروحه منتفی بنظر
میرسد. مدیر کل دفتر حقوقی و امور مجلس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز در
لایحه جوابیه شماره 188886/ح/ن مورخ 9/12/82 اعلام داشتهاند، موضوع مطروحه در
شکایت آقای جمالالدین نیکنامی در تاریخ 24/1/82 با شماره کلاسه پرونده 80/165
مورد رسیدگی قرار گرفته و منجر بصدور دادنامه شماره 16 مورخ 24/1/82 هیأت عمومی
دیوان عدالت اداری گردیده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به
ریاست حجتالاسلام والمسلمین دری نجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و
مستشاران شعب تجدیدنظر تشکی
ل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با ا کثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی
مینماید.
رأی هیأت عمومی
اعتراض نسبت به مصوبه شماره 17846/3 مورخ 2/7/69 وزارت فرهنگ و آموزش عالی قبلاً
مورد رسیدگی قرار گرفته و بشرح رأی شماره 16 مورخ 24/1/82 هیأت عمومی دیوان به
لحاظ مغایرت با قانون ابطال شده است. بنابراین بخشنامه شماره 14327 مورخ 1/3/73
وزارتین فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز که بر مبنای
بخشنامه ابطال شده فوقالذکر تنظیم و صادر شده است به تبع بخشنامه اولیه باطل و
کان لم یکن تلقی میشود و موردی برای اظهارنظر ماهوی مجدد درخصوص قضیه وجود ندارد.