اعلام تعارض آراء صادره از شعب 5 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
اعلام
تعارض آراء صادره از شعب 5 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 6/2/1383 شماره دادنامه: 30
کلاسه پرونده: 82/696
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: سازمان بازنشستگی کشوری
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 5 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت
اداری
مقدمه:
الف ـ 1ـ شعبه 21 در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/1508 موضوع شکایت آقای هوشنگ خدائی
بهطرفیت 1- سازمان بازنشستگی کشور 2- اداره کل کارگزینی وزارت دادگستری
بهخواسته، الزام سازمان بازنشستگی بر تصحیح دو فقره احکام بر پایه ضرایب 1440
ریال از 1/1/74 و 1728 ریال از تاریخ 1/1/1375 بشرح دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81
چنین رأی صادر نموده است. با توجه به اظهارات خوانده ردیف دوم مبنی بر پذیرش
خواسته خواهان و دفاعیات بلاوجه ردیف اول به لحاظ اینکه درخصوص تأیید خواسته
خواهان رأی شماره 161 مورخ 25/11/76 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری صادر و به منزله
قانون است و اعتبار آن در غیر از موارد فسخ صریح یا ضمنی از ناحیه قانونگذار مخدوش
نمیشود خواسته خواهان به نظر وارد تشخیص و حکم به ورود آن صادر میگردد. 2- شعبه
پنجم در رسیدگی به پرونده کلاسه 81/249 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان بازنشستگی
کشوری بهخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81 شعبه 21 دیوان بشرح
دادنامه شماره 811 مورخ 26/6/81 چنین رأی صادر نموده است. هر چند در رأی شماره 161
مورخ 25/11/76 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با استناد به تبصره یک ماده 2 قانون
نظام هماهنگ حقوق با
زنشستگی و وظیفه مصوب سال 73 به جهت ضرورت هماهنگی حقوق بازنشستگی دارندگان
پایههای قضائی با حقوق قضات شاغل موضوع ماده 145 قانون نظام هماهنگ پرداخت و تحقق
هماهنگی منظور نظر قانونگذار را با توجه به افزایش هزینه زندگی منوط به رعایت ضریب
حقوق قضات شاغل و تغییرات بعدی آن در تعیین حقوق قضات بازنشسته دانسته معذلک
قانونگذار متعاقباً در تفسیر قانونی مورخ 23/4/80 مقرر دانسته و تصریح نموده
تبصرههای یک و 3 ماده 2 قانون نظام هماهنگ حقوق بازنشستگی و وظیفه مصوب 23/6/73
ناظر به آن دسته از قضات و اعضاء هیأت علمی است که تا تاریخ 1/1/74 بازنشسته
شدهاند و صرفاً جهت تعیین حقوق بازنشستگی وظیفه در تاریخ 1/1/74 به تصویب رسیده و
شامل افزایشهای آتی آنان نمیگردد. افزایش حقوق بازنشستگی بعد از تاریخ 1/1/74
تابع قوانین و مقررات مربوط خواهد بود که با توجه به تفسیر قانونی فوق استنباطات
از تبصره یک ماده 2 قانون مرقوم در رأی شماره 161 مورخ 25/11/76 هیأت عمومی دیوان
عدالت اداری موضوعیت نداشته و مؤثر در مقام نخواهد بود. بنابراین با وارد دانستن
اعتراض سازمان بازنشستگی کشور ضمن فسخ دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81 صادره از شعب
21 دیوان عدالت ادار
ی رأی به رد کشور ضمن فسخ دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81 صادره از شعب 21 دیوان
عدالت اداری تقاضای تجدیدنظر خوانده صادر و اعلام میگردد. ب- 1- شعبه بیستم در
رسیدگی به پرونده کلاسه 79/157 موضوع شکایت آقای محمد هادی حقاندیش به طرفیت،
سازمان بازنشستگی کشوری ـ وزارت دادگستری بهخواسته، الزام به تصحیح احکام
بازنشستگی و پرداخت مابهالتفاوت بشرح دادنامه شماره 1556 مورخ 2/11/80 چنین رأی
صادر نموده است، با توجه به اینکه هر چند ماده 2 قانون نظام هماهنگ پرداخت و تبصره
یک و بند ج ماده مزبور حقوق بازنشستگی اساتید دانشگاه را که 1/1/74 بازنشسته
شدهاند ضمن معدلگیری سه سال آخر خدمت آنان قابل محاسبه دانسته است اما تبصره 6
ماده واحده قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری مصوب 74 که
قانون متأخر است اعلام کرده که حقوق بازنشستگی و وظیفه اعضای هیأت علمی و قضات با
اعمال ضرایب مربوط به آنان و با توجه به اینکه اداره حقوقی دادگستری جمهوری اسلامی
شکایت شاکی را فیالجمله پذیرفته است و با توجه به دلایل له و علیه و با وصول
لایحه جوابیه سازمان بازنشستگی شکایت شاکی را در نتیجه وارد دانسته حکم به ورود
شکایات مطروحه را برای
محاسبه دادخواست در حد خواسته از 1/1/74 مطابق قواعد صادر مینماید. 2 ـ شعبه نهم
تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت9/82/320 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان
بازنشستگی کشوری بهخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 1556 مورخ 2/11/80 چنین رأی
صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر
خواسته ایراد و اعتراض موجه و مؤثری به عمل نیامده است و از طرف موارد مطروحه در
تجدیدنظر خواهی، تکرار همان مطالب معنونه در لایحه دفاعیه بوده که در شعبه بدوی پس
از رسیدگی مردود اعلام شده است، بنابراین با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و
اعمال مقررات ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید نیز مشهود نیست.
لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجیدنظر خواسته تأیید و استوار میگردد. هیأت
عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام والمسلمین دری
نجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از
بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
قانون استفساریه درخصوص تبصرههای (1) و (3) ماده (2) قانون نظام هماهنگ حقوق
بازنشستگی و وظیفه مصوب 73 مقرر داشته است «تبصرههای (1) و (3) ماده 2 قانون نظام
هماهنگ حقوق بازنشستگی و وظیفه مصوب 23/6/73 ناظر بر آن دسته از قضات و اعضاء هیأت
علمی است که تا تاریخ 1/1/74 بازنشسته، از کار افتاده و یا فوت شدهاند و صرفاً جهت
تعیین حقوق بازنشستگی و وظیفه از کارافتادگی و وظیفه وراث آنان در تاریخ 1/1/74 به
تصویب رسیده و شامل افزایشهای آتی آنان نمیگردد و افزایش حقوق بازنشستگان و وظیفه
از کارافتادگی و وظیفه وراث آنان بعد از تاریخ 1/1/74 تابع قوانین و مقررات مربوط
خواهد بود» بنابراین افزایش حقوق بازنشستگی قضاتی که قبل از سال 74 بازنشسته
شدهاند برمبنای ضرایب حقوقی سالهای بعد از بازنشستگی جواز قانونی ندارد و دادنامه
شماره 811 مورخ 26/6/81 شعبه پنجم تجدیدنظر دیوان مبنی بر فسخ دادنامه بدوی و رد
شکایت شاکی در این زمینه صحیح و موافق قانون تشخیص داده میشود. این رأی به استناد
قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع در
موارد مشابه لازمالاتباع است.
تعارض آراء صادره از شعب 5 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 6/2/1383 شماره دادنامه: 30
کلاسه پرونده: 82/696
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: سازمان بازنشستگی کشوری
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 5 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت
اداری
مقدمه:
الف ـ 1ـ شعبه 21 در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/1508 موضوع شکایت آقای هوشنگ خدائی
بهطرفیت 1- سازمان بازنشستگی کشور 2- اداره کل کارگزینی وزارت دادگستری
بهخواسته، الزام سازمان بازنشستگی بر تصحیح دو فقره احکام بر پایه ضرایب 1440
ریال از 1/1/74 و 1728 ریال از تاریخ 1/1/1375 بشرح دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81
چنین رأی صادر نموده است. با توجه به اظهارات خوانده ردیف دوم مبنی بر پذیرش
خواسته خواهان و دفاعیات بلاوجه ردیف اول به لحاظ اینکه درخصوص تأیید خواسته
خواهان رأی شماره 161 مورخ 25/11/76 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری صادر و به منزله
قانون است و اعتبار آن در غیر از موارد فسخ صریح یا ضمنی از ناحیه قانونگذار مخدوش
نمیشود خواسته خواهان به نظر وارد تشخیص و حکم به ورود آن صادر میگردد. 2- شعبه
پنجم در رسیدگی به پرونده کلاسه 81/249 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان بازنشستگی
کشوری بهخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81 شعبه 21 دیوان بشرح
دادنامه شماره 811 مورخ 26/6/81 چنین رأی صادر نموده است. هر چند در رأی شماره 161
مورخ 25/11/76 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با استناد به تبصره یک ماده 2 قانون
نظام هماهنگ حقوق با
زنشستگی و وظیفه مصوب سال 73 به جهت ضرورت هماهنگی حقوق بازنشستگی دارندگان
پایههای قضائی با حقوق قضات شاغل موضوع ماده 145 قانون نظام هماهنگ پرداخت و تحقق
هماهنگی منظور نظر قانونگذار را با توجه به افزایش هزینه زندگی منوط به رعایت ضریب
حقوق قضات شاغل و تغییرات بعدی آن در تعیین حقوق قضات بازنشسته دانسته معذلک
قانونگذار متعاقباً در تفسیر قانونی مورخ 23/4/80 مقرر دانسته و تصریح نموده
تبصرههای یک و 3 ماده 2 قانون نظام هماهنگ حقوق بازنشستگی و وظیفه مصوب 23/6/73
ناظر به آن دسته از قضات و اعضاء هیأت علمی است که تا تاریخ 1/1/74 بازنشسته
شدهاند و صرفاً جهت تعیین حقوق بازنشستگی وظیفه در تاریخ 1/1/74 به تصویب رسیده و
شامل افزایشهای آتی آنان نمیگردد. افزایش حقوق بازنشستگی بعد از تاریخ 1/1/74
تابع قوانین و مقررات مربوط خواهد بود که با توجه به تفسیر قانونی فوق استنباطات
از تبصره یک ماده 2 قانون مرقوم در رأی شماره 161 مورخ 25/11/76 هیأت عمومی دیوان
عدالت اداری موضوعیت نداشته و مؤثر در مقام نخواهد بود. بنابراین با وارد دانستن
اعتراض سازمان بازنشستگی کشور ضمن فسخ دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81 صادره از شعب
21 دیوان عدالت ادار
ی رأی به رد کشور ضمن فسخ دادنامه شماره 89 مورخ 28/1/81 صادره از شعب 21 دیوان
عدالت اداری تقاضای تجدیدنظر خوانده صادر و اعلام میگردد. ب- 1- شعبه بیستم در
رسیدگی به پرونده کلاسه 79/157 موضوع شکایت آقای محمد هادی حقاندیش به طرفیت،
سازمان بازنشستگی کشوری ـ وزارت دادگستری بهخواسته، الزام به تصحیح احکام
بازنشستگی و پرداخت مابهالتفاوت بشرح دادنامه شماره 1556 مورخ 2/11/80 چنین رأی
صادر نموده است، با توجه به اینکه هر چند ماده 2 قانون نظام هماهنگ پرداخت و تبصره
یک و بند ج ماده مزبور حقوق بازنشستگی اساتید دانشگاه را که 1/1/74 بازنشسته
شدهاند ضمن معدلگیری سه سال آخر خدمت آنان قابل محاسبه دانسته است اما تبصره 6
ماده واحده قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری مصوب 74 که
قانون متأخر است اعلام کرده که حقوق بازنشستگی و وظیفه اعضای هیأت علمی و قضات با
اعمال ضرایب مربوط به آنان و با توجه به اینکه اداره حقوقی دادگستری جمهوری اسلامی
شکایت شاکی را فیالجمله پذیرفته است و با توجه به دلایل له و علیه و با وصول
لایحه جوابیه سازمان بازنشستگی شکایت شاکی را در نتیجه وارد دانسته حکم به ورود
شکایات مطروحه را برای
محاسبه دادخواست در حد خواسته از 1/1/74 مطابق قواعد صادر مینماید. 2 ـ شعبه نهم
تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت9/82/320 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان
بازنشستگی کشوری بهخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 1556 مورخ 2/11/80 چنین رأی
صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر
خواسته ایراد و اعتراض موجه و مؤثری به عمل نیامده است و از طرف موارد مطروحه در
تجدیدنظر خواهی، تکرار همان مطالب معنونه در لایحه دفاعیه بوده که در شعبه بدوی پس
از رسیدگی مردود اعلام شده است، بنابراین با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و
اعمال مقررات ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید نیز مشهود نیست.
لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجیدنظر خواسته تأیید و استوار میگردد. هیأت
عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام والمسلمین دری
نجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از
بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
قانون استفساریه درخصوص تبصرههای (1) و (3) ماده (2) قانون نظام هماهنگ حقوق
بازنشستگی و وظیفه مصوب 73 مقرر داشته است «تبصرههای (1) و (3) ماده 2 قانون نظام
هماهنگ حقوق بازنشستگی و وظیفه مصوب 23/6/73 ناظر بر آن دسته از قضات و اعضاء هیأت
علمی است که تا تاریخ 1/1/74 بازنشسته، از کار افتاده و یا فوت شدهاند و صرفاً جهت
تعیین حقوق بازنشستگی و وظیفه از کارافتادگی و وظیفه وراث آنان در تاریخ 1/1/74 به
تصویب رسیده و شامل افزایشهای آتی آنان نمیگردد و افزایش حقوق بازنشستگان و وظیفه
از کارافتادگی و وظیفه وراث آنان بعد از تاریخ 1/1/74 تابع قوانین و مقررات مربوط
خواهد بود» بنابراین افزایش حقوق بازنشستگی قضاتی که قبل از سال 74 بازنشسته
شدهاند برمبنای ضرایب حقوقی سالهای بعد از بازنشستگی جواز قانونی ندارد و دادنامه
شماره 811 مورخ 26/6/81 شعبه پنجم تجدیدنظر دیوان مبنی بر فسخ دادنامه بدوی و رد
شکایت شاکی در این زمینه صحیح و موافق قانون تشخیص داده میشود. این رأی به استناد
قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع در
موارد مشابه لازمالاتباع است.