اعلام تعارض آراء صادره از شعب 2، 4، 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
اعلام
تعارض آراء صادره از شعب 2، 4، 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 25/2/1384 شماره دادنامه: 74 کلاسه پرونده: 82/979
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای علیاکبر لیاقی.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 2، 4، 6 تجدیدنظر دیوان
عدالت اداری.
مقدمه: الف-1- شعبه 11 در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1387 موضوع شکایت آقای
علیاکبر لیاقی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به خواسته الزام طرف شکایت به
پرداخت مستمری بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره 1058 مورخ 14/7/1381 چنین رأی
صادر نموده است، با عنایت به اینکه در خصوص بازخرید خدمت شاکی بنا به درخواست و
اختیار شخص وی مستندی ارائه و ابراز و اقامه نگردیده علیهذا شکایت مطروحه محمول بر
صحت تشخیص و مستنداً به ماده 2 و 3 قانون بیمه بیکاری حکم به ورود شکایت و الزام
سازمان به پرداخت مستمری بیمه بیکاری شاکی صادر میگردد. 2- شعبه 6 تجدیدنظر در
رسیدگی به پرونده کلاسه ت6/81/1160 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی به
خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 1058 مورخ 14/7/1381 شعبه 11 دیوان در پرونده
کلاسه 79/1387 به شرح دادنامه شماره 731 مورخ 22/7/1382 چنین رأی صادر نموده است،
اعتراض وارد به نظر میرسد زیرا مفاد نامه شماره 484/1/1500/م مورخ 26/7/1379
مدیرکل اداره کار و امور اجتماعی استان تهران حاکی از آن است که با بررسیهای بعمل
آمده و مدارک موجوده و همچنین اقرار پرسنل شرکت پخش چمشید قبل از تنظیم درخواست در
اداره کار مستقیماً
با کارفرما تسویه حساب نموده و بازخرید خدمت شدهاند لذا امکان استفاده کارگران
مذکور از مزایای بیمه بیکاری میسر نخواهد بود و با این وصف در کیفیت اقدامات
مشتکیعنه مبنی بر قطع مستمری بیکاری شاکی مغایرتی با ضوابط قانونی مشاهده
نمیگردد. بنابراین دادنامه معترضعلیه بلحاظ ورود خدشه به آن مستحق نقض خواهد
بود. نتیجتاً با اعلام ورود اعتراض و تجدیدنظر خواهی و ضمن نقض دادنامه مذکور شکایت
و اعتراض تجدیدنظر خوانده غیر وارد بوده و حکم به رد آن صادر میگردد. ب-1- شعبه
20 در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1379 موضوع شکایت آقای علیرضا حاجحسینی به طرفیت
سازمان تأمین اجتماعی شعبه 3 تهران به خواسته، برقراری بیمه بیکاری و اعاده بکار
بشرح دادنامه شماره 320 مورخ 9/3/1380 چنین رأی صادر نموده است، شاکی مدعی است از
تاریخ 7/9/1378 از محل کار خود اخراج شده است و به همین، علت به اداره کار مراجعه
و اداره کار با صدور رأی مقتضی و پذیرش بیکاری وی و به دلیل عدم اراده کارگر در
بیکاری خود شاکی را به سازمان تأمین اجتماعی جهت برقراری بیمه بیکاری معرفی نموده
است و چند ماه نیز مستمری بیمه بیکاری دریافت کرده است. اما سازمان تأمین اجتماعی
با تمسک به نامه
اخیر سازمان به اداره کار و پاسخ اداره کار استان تهران تحت شماره 48/1-1500م مورخ
26/7/1379 مستمـری بیمـه
بیکاری شاکی را به دلیل قبول تسویه حساب و بازخریدی با محل کارگاه سابق قطع نموده
است. شکایت شاکی به دلیل عدم وجود مدارک و دلیل و بینهای که حکایت کند بیکاری وی
ناشی از توافق با کارفرما بوده وارد است چون مدرکی در زمینه بازخریدی وی وجود
ندارد و شاکی به دلیل اینکه خود را اخراج شده اعلام کرده و به اداره کار شکایت
کرده است و اداره کار به این دلیل نامهای برای برقراری مستمری بیمه بیکاری و پس
از صدور رأی به سازمان طرف شکایت ارسال داشته است. با توجه به رأی اداره کار و
امور اجتماعی تهران و متن حکم برکناری شاکی شکایت به نظر وارد بوده و حکم به ورود
شکایت شاکی صادر میگردد. 2- شعبه 2 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/80/633
موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی تهران بزرگ به خواسته تجدیدنظر در
دادنامه شماره 360 مورخ 9/3/1380 شعبه 20 دیوان به شرح دادنامه شماره 499مورخ 26/4
/1381 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه تجدیدنظر خوانده کارگر بیمه شده شرکت
پخش جمشید عضو گروه صنعتی کفش بلا وابسته به بانک ملی ایران بوده و بلحاظ تعطیلی
مکان کار بازخرید گردیده است و نتیجتاً بیکاری در مهلت یک ماهه مقرر در ماده 7
آییننامه اجر
ائی قانون بیمه بیکاری و ارائه آن به واحد کار و امور اجتماعی محل در واقع با توجه
به تبصره 2 ماده 7 آییننامه فوق الذکر آمادگی خود را برای انجام کار مشابه آن
اعلام نموده است و از طرفی با توجه به مدت پرداخت حق بیمه قبل از بیکار شدن و
اعلام مراتب ظرف مهلت مقرر به واحد کار و امور اجتماعی واجد شرایط مقرر در ماده 6
قانون بیمه بیکاری بوده و بر این اساس چند ماهی از مستمری بیمه بیکاری بهرهمند
بوده است. علیهذا دادنامه معترضعنه خالی از اشکال تشخیص و با رد تجدیدنظر خواهی
دادنامه پیش گفته عیناً تایید و استوار میگردد. ج-1- شعبه 21 دیوان در رسیدگی به
پرونده کلاسه 79/1350 موضوع شکایت آقای صفر نجدامینی به طرفیت سازمان تأمین
اجتماعی به خواسته پرداخت حقوق بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره 24 مورخ 8/1/1381
چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه اداره کار و خدمات اشتغال شهرری شخص شاکی
را به اعتبار اشتغال در شرکت پخش جمشید از تاریخ 1/12/1378 بیکار شناخته و جهت
دریافت مقرری بیمه بیکاری به شعبه سوم تأمین اجتماعی تهران معرفی نموده و شعبه
مذکور نیز پس از برقراری و ایجاد حق مکتسب مقرری مذکور را تا تاریخ 31/3/1379
پرداخت نموده است لذا ق
طع آن را با وجود استحقاق شاکی موجه تشخیص نداده با استناد به بند الف ماده 7
قانون بیمه بیکاری و آییننامه اجرائی آن حکم به ورود شکایت صادر میگردد. 2- شعبه
2 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/81/271 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان
تأمین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 24 مورخ 8/1/1381 شعبه 21 در
پرونده کلاسه 79/1350 به شرح دادنامه شماره 827 مورخ 29/6/1382 دادنامه تجدیدنظر
خواسته را خالی از اشکال تشخیص و با رد اعتراض تایید نموده است. د-1- شعبه 19 در
رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1346 موضوع شکایت سهراب امیریفغانی به طرفیت سازمان
تأمین اجتماعی شعبه 3 تهران به خواسته برقراری مقرری بیمه بیکاری به شرح دادنامه
شماره 254 مــورخ18/2/1380 چنین رأی صادر نموده است، با عنایت به اینکه اولاً هیأت
تشخیص اداره کار در رأی مورخ 20/1/1379 اخراج کارگر را به دلیل تعطیلی محل کار
دانسته که میل و اراده کارگر در آن دخالتی نداشته ثانیاً توافق اشاره شده بین کارگر
و کارفرما در رأی هیأت تشخیص موصوف در رابطه با سنوات خدمت بوده آنهم پس از اخراج
میباشد، بنابهمراتب حکم به ورود شکایت شاکی صادر میگردد. 2- شعبه 4 تجدیدنظر در
رسیدگی ب
ه پرونده کلاسه ت4/80/437 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی به خواسته
تجدیدنظر در دادنامه شماره 254 مورخ 18/2/1380 صادره از شعبه 19 دیوان به شرح
دادنامه شماره 1707 مورخ 7/11/1381 با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی را تایید و
استوار نموده است. هـ-1- شعبه 4 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1673 موضوع
شکایت آقای حبیبالله آهنگر به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی شماره 3 تهران به
خواسته پرداخت حقوق بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره 248 مورخ 25/2/1380 چنین رأی
صادر نموده است، ملاحظه مستندات ابرازی شاکی منجمله نامه شماره 1587-211-121 مورخ
30/8/1378 شرکت پخش جمشید که میرساند اخراج مشارالیه ارادی نبوده و تسویه حساب پس
از تعطیل شرکت نمیتواند دلیلی بر ارادی بودن باشد در مانحن فیه شکایت موجه تشخیص
با رد ادعای سازمان موصوف مستنداً به ماده 4 قانون تأمین اجتماعی و تبصره 2 مرقوم
در ذیل شکوائیه و رأی شماره 77/183 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری حکم به ورود
شکایت له شاکی صادر و اعلام میگردد.2ـ شعبه 4 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه
ت4/80/536 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی اداره کل تهران بزرگ به
خواسته تج
دیدنظر در دادنامه شماره 248 مورخ 25/2/1380 صادره از شعبه 4 دیوان بشرح دادنامه
شماره 1590 مورخ 11/10/1381 با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی را عیناً تایید و
استوار نموده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب
بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با
اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
حکم مقرر در ماده 2 قانون بیمه بیکاری مصوب شهریور سال 1369 در تعریف کارگر بیکار
مصرح است به اینکه بیکار بیمه شدهای است که بدون میل و اراده بیکار شده و آماده
کار باشد. بنابراین در صورت تعطیل محل کار و عدم امکان ادامه کار بیمه شده به علل
و جهاتی که خارج از قلمرو اراده و اختیار اوست استحقاق برخورداری از مقرری حق بیمه
را به عنوان یکی از حمایتهای تأمین اجتماعی بر اساس ماده 3 قانون مزبور با رعایت
سایر شرایط مربوط دارد و مجرد توافق بیمه شده بیکار با کارفرما در مقام دریافت
حقوق و مطالبات قانونی خود را بر اساس هیچ یک از دلالات منطقی مبین موافقت او با
قطع رابطه همکاری نیست و ظهور در تأثیر اراده و اختیار وی در امر بیـکار
شدن ندارد. بنابه جهات فوق الذکر دادنامههای شماره 499 مورخ 26/4/1381 و 827 مورخ
29/6/1382 شعبه 2 تجدیدنظر و دادنامههای شماره 1590 مورخ 11/10/1381 و 1707 مورخ
7/11/1381 شعبه 4 تجدیدنظر دیوان در حدی که مبین این معنی است موافق اصول و موازین
قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون
دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط لازم الاتباع
است./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
تعارض آراء صادره از شعب 2، 4، 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 25/2/1384 شماره دادنامه: 74 کلاسه پرونده: 82/979
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای علیاکبر لیاقی.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 2، 4، 6 تجدیدنظر دیوان
عدالت اداری.
مقدمه: الف-1- شعبه 11 در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1387 موضوع شکایت آقای
علیاکبر لیاقی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به خواسته الزام طرف شکایت به
پرداخت مستمری بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره 1058 مورخ 14/7/1381 چنین رأی
صادر نموده است، با عنایت به اینکه در خصوص بازخرید خدمت شاکی بنا به درخواست و
اختیار شخص وی مستندی ارائه و ابراز و اقامه نگردیده علیهذا شکایت مطروحه محمول بر
صحت تشخیص و مستنداً به ماده 2 و 3 قانون بیمه بیکاری حکم به ورود شکایت و الزام
سازمان به پرداخت مستمری بیمه بیکاری شاکی صادر میگردد. 2- شعبه 6 تجدیدنظر در
رسیدگی به پرونده کلاسه ت6/81/1160 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی به
خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 1058 مورخ 14/7/1381 شعبه 11 دیوان در پرونده
کلاسه 79/1387 به شرح دادنامه شماره 731 مورخ 22/7/1382 چنین رأی صادر نموده است،
اعتراض وارد به نظر میرسد زیرا مفاد نامه شماره 484/1/1500/م مورخ 26/7/1379
مدیرکل اداره کار و امور اجتماعی استان تهران حاکی از آن است که با بررسیهای بعمل
آمده و مدارک موجوده و همچنین اقرار پرسنل شرکت پخش چمشید قبل از تنظیم درخواست در
اداره کار مستقیماً
با کارفرما تسویه حساب نموده و بازخرید خدمت شدهاند لذا امکان استفاده کارگران
مذکور از مزایای بیمه بیکاری میسر نخواهد بود و با این وصف در کیفیت اقدامات
مشتکیعنه مبنی بر قطع مستمری بیکاری شاکی مغایرتی با ضوابط قانونی مشاهده
نمیگردد. بنابراین دادنامه معترضعلیه بلحاظ ورود خدشه به آن مستحق نقض خواهد
بود. نتیجتاً با اعلام ورود اعتراض و تجدیدنظر خواهی و ضمن نقض دادنامه مذکور شکایت
و اعتراض تجدیدنظر خوانده غیر وارد بوده و حکم به رد آن صادر میگردد. ب-1- شعبه
20 در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1379 موضوع شکایت آقای علیرضا حاجحسینی به طرفیت
سازمان تأمین اجتماعی شعبه 3 تهران به خواسته، برقراری بیمه بیکاری و اعاده بکار
بشرح دادنامه شماره 320 مورخ 9/3/1380 چنین رأی صادر نموده است، شاکی مدعی است از
تاریخ 7/9/1378 از محل کار خود اخراج شده است و به همین، علت به اداره کار مراجعه
و اداره کار با صدور رأی مقتضی و پذیرش بیکاری وی و به دلیل عدم اراده کارگر در
بیکاری خود شاکی را به سازمان تأمین اجتماعی جهت برقراری بیمه بیکاری معرفی نموده
است و چند ماه نیز مستمری بیمه بیکاری دریافت کرده است. اما سازمان تأمین اجتماعی
با تمسک به نامه
اخیر سازمان به اداره کار و پاسخ اداره کار استان تهران تحت شماره 48/1-1500م مورخ
26/7/1379 مستمـری بیمـه
بیکاری شاکی را به دلیل قبول تسویه حساب و بازخریدی با محل کارگاه سابق قطع نموده
است. شکایت شاکی به دلیل عدم وجود مدارک و دلیل و بینهای که حکایت کند بیکاری وی
ناشی از توافق با کارفرما بوده وارد است چون مدرکی در زمینه بازخریدی وی وجود
ندارد و شاکی به دلیل اینکه خود را اخراج شده اعلام کرده و به اداره کار شکایت
کرده است و اداره کار به این دلیل نامهای برای برقراری مستمری بیمه بیکاری و پس
از صدور رأی به سازمان طرف شکایت ارسال داشته است. با توجه به رأی اداره کار و
امور اجتماعی تهران و متن حکم برکناری شاکی شکایت به نظر وارد بوده و حکم به ورود
شکایت شاکی صادر میگردد. 2- شعبه 2 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/80/633
موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی تهران بزرگ به خواسته تجدیدنظر در
دادنامه شماره 360 مورخ 9/3/1380 شعبه 20 دیوان به شرح دادنامه شماره 499مورخ 26/4
/1381 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه تجدیدنظر خوانده کارگر بیمه شده شرکت
پخش جمشید عضو گروه صنعتی کفش بلا وابسته به بانک ملی ایران بوده و بلحاظ تعطیلی
مکان کار بازخرید گردیده است و نتیجتاً بیکاری در مهلت یک ماهه مقرر در ماده 7
آییننامه اجر
ائی قانون بیمه بیکاری و ارائه آن به واحد کار و امور اجتماعی محل در واقع با توجه
به تبصره 2 ماده 7 آییننامه فوق الذکر آمادگی خود را برای انجام کار مشابه آن
اعلام نموده است و از طرفی با توجه به مدت پرداخت حق بیمه قبل از بیکار شدن و
اعلام مراتب ظرف مهلت مقرر به واحد کار و امور اجتماعی واجد شرایط مقرر در ماده 6
قانون بیمه بیکاری بوده و بر این اساس چند ماهی از مستمری بیمه بیکاری بهرهمند
بوده است. علیهذا دادنامه معترضعنه خالی از اشکال تشخیص و با رد تجدیدنظر خواهی
دادنامه پیش گفته عیناً تایید و استوار میگردد. ج-1- شعبه 21 دیوان در رسیدگی به
پرونده کلاسه 79/1350 موضوع شکایت آقای صفر نجدامینی به طرفیت سازمان تأمین
اجتماعی به خواسته پرداخت حقوق بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره 24 مورخ 8/1/1381
چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه اداره کار و خدمات اشتغال شهرری شخص شاکی
را به اعتبار اشتغال در شرکت پخش جمشید از تاریخ 1/12/1378 بیکار شناخته و جهت
دریافت مقرری بیمه بیکاری به شعبه سوم تأمین اجتماعی تهران معرفی نموده و شعبه
مذکور نیز پس از برقراری و ایجاد حق مکتسب مقرری مذکور را تا تاریخ 31/3/1379
پرداخت نموده است لذا ق
طع آن را با وجود استحقاق شاکی موجه تشخیص نداده با استناد به بند الف ماده 7
قانون بیمه بیکاری و آییننامه اجرائی آن حکم به ورود شکایت صادر میگردد. 2- شعبه
2 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/81/271 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان
تأمین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 24 مورخ 8/1/1381 شعبه 21 در
پرونده کلاسه 79/1350 به شرح دادنامه شماره 827 مورخ 29/6/1382 دادنامه تجدیدنظر
خواسته را خالی از اشکال تشخیص و با رد اعتراض تایید نموده است. د-1- شعبه 19 در
رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1346 موضوع شکایت سهراب امیریفغانی به طرفیت سازمان
تأمین اجتماعی شعبه 3 تهران به خواسته برقراری مقرری بیمه بیکاری به شرح دادنامه
شماره 254 مــورخ18/2/1380 چنین رأی صادر نموده است، با عنایت به اینکه اولاً هیأت
تشخیص اداره کار در رأی مورخ 20/1/1379 اخراج کارگر را به دلیل تعطیلی محل کار
دانسته که میل و اراده کارگر در آن دخالتی نداشته ثانیاً توافق اشاره شده بین کارگر
و کارفرما در رأی هیأت تشخیص موصوف در رابطه با سنوات خدمت بوده آنهم پس از اخراج
میباشد، بنابهمراتب حکم به ورود شکایت شاکی صادر میگردد. 2- شعبه 4 تجدیدنظر در
رسیدگی ب
ه پرونده کلاسه ت4/80/437 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی به خواسته
تجدیدنظر در دادنامه شماره 254 مورخ 18/2/1380 صادره از شعبه 19 دیوان به شرح
دادنامه شماره 1707 مورخ 7/11/1381 با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی را تایید و
استوار نموده است. هـ-1- شعبه 4 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1673 موضوع
شکایت آقای حبیبالله آهنگر به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی شماره 3 تهران به
خواسته پرداخت حقوق بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره 248 مورخ 25/2/1380 چنین رأی
صادر نموده است، ملاحظه مستندات ابرازی شاکی منجمله نامه شماره 1587-211-121 مورخ
30/8/1378 شرکت پخش جمشید که میرساند اخراج مشارالیه ارادی نبوده و تسویه حساب پس
از تعطیل شرکت نمیتواند دلیلی بر ارادی بودن باشد در مانحن فیه شکایت موجه تشخیص
با رد ادعای سازمان موصوف مستنداً به ماده 4 قانون تأمین اجتماعی و تبصره 2 مرقوم
در ذیل شکوائیه و رأی شماره 77/183 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری حکم به ورود
شکایت له شاکی صادر و اعلام میگردد.2ـ شعبه 4 تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه
ت4/80/536 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی اداره کل تهران بزرگ به
خواسته تج
دیدنظر در دادنامه شماره 248 مورخ 25/2/1380 صادره از شعبه 4 دیوان بشرح دادنامه
شماره 1590 مورخ 11/10/1381 با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی را عیناً تایید و
استوار نموده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب
بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با
اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
حکم مقرر در ماده 2 قانون بیمه بیکاری مصوب شهریور سال 1369 در تعریف کارگر بیکار
مصرح است به اینکه بیکار بیمه شدهای است که بدون میل و اراده بیکار شده و آماده
کار باشد. بنابراین در صورت تعطیل محل کار و عدم امکان ادامه کار بیمه شده به علل
و جهاتی که خارج از قلمرو اراده و اختیار اوست استحقاق برخورداری از مقرری حق بیمه
را به عنوان یکی از حمایتهای تأمین اجتماعی بر اساس ماده 3 قانون مزبور با رعایت
سایر شرایط مربوط دارد و مجرد توافق بیمه شده بیکار با کارفرما در مقام دریافت
حقوق و مطالبات قانونی خود را بر اساس هیچ یک از دلالات منطقی مبین موافقت او با
قطع رابطه همکاری نیست و ظهور در تأثیر اراده و اختیار وی در امر بیـکار
شدن ندارد. بنابه جهات فوق الذکر دادنامههای شماره 499 مورخ 26/4/1381 و 827 مورخ
29/6/1382 شعبه 2 تجدیدنظر و دادنامههای شماره 1590 مورخ 11/10/1381 و 1707 مورخ
7/11/1381 شعبه 4 تجدیدنظر دیوان در حدی که مبین این معنی است موافق اصول و موازین
قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون
دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط لازم الاتباع
است./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد