ابطال بخشنامه شماره 5000/117395 مورخ 28/12/1381 سازمان تأمین اجتماعی
ابطال بخشنامه شماره 5000/117395 مورخ 28/12/1381 سازمان تأمین اجتماعی
تاریخ: 5/4/84 شماره دادنامه: 149 الی 152 کلاسه پرونده: 82/500، 501، 503، 518
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانمها 1- مرضیه کیخا 2- طاهره کیخا 3- مریم مودی 4- زهرا گورکانی.
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان
تأمین اجتماعی.
مقدمه: شکات به شرح دادخواستهای تقدیمی اعلام داشتهاند، از تاریخ 1/5/1380 لغایت
31/5/1381 تحت پوشش شرکت خدماتی میلاد بوده و در محل شعبه یک سازمان تأمین اجتماعی
زاهدان مشغول به کار بودیم. در طول یک سال کاری فقط شرکت با سازمان تأمین اجتماعی
زاهدان قرارداد داشته و با کارکنان آن هیچ قراردادی امضاء نکرده است و ما هیج
اطلاعی از پایان قرارداد نداشتهایم. پس از اخراج از کار و مراجعه به اداره کار و
امور اجتماعی، هیأت حل اختلاف اداره کار حکم بر مستحق بودن اینجانبان برای دریافت
بیمه بیکاری صادر نمود. با مراجعه به شعبه یک سازمان تأمین اجتماعی و پس از طی
مراحل مختلف نهایتاً در اجرای بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان
تأمین اجتماعی برقراری بیمه بیکاری متوقف شد. این اقدام نقض ضوابط و مقررات بیمه
بیکاری و بر خلاف مواد یک، 2، 3، 4 قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 میباشد. مطابق
این مقررات هم مشمول قانون کار بودهایم و هم بدون میل و اراده از کاربرکنار
شدهایم و هم 3% حق بیمه بیکاری از حقوق ما کسر شده است و طبق ماده 6 قانون مذکور
سابقه پرداخت حق بیمه از 6 بیشتر بوده است. با عنایت به اینکه تشخیص بیکاری بدون
میل و
اراده و تاریخ وقوع بیکاری بر عهده واحد کار و امور اجتماعی میباشد و سازمان
تأمین اجتماعی در پذیرش این تشخیص تکلیف دارد، تقاضای ابطال بخشنامه شماره 117395/
5000 مورخ 28/12/1381 (پاسخ سؤال 5) را دارد. معاون حقوقی و امور مجلس سازمان
تأمین اجتماعی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 1299/7100 مورخ 25/1/1383
اعلام داشتهاند، به نظر میرسد قسمت مورد اعتراض بخشنامه عبارت از سؤال و جواب
شماره 5 مذکور در بخشنامه مورد شکایت میباشد که عیناً درج میشود «سؤال 5- تعدادی
از پانچیستهایی که جهت اجرای سامان سوابق بیمه شدگان توسط پیمانکار بکار گرفته شده
بودند در پایان کار و ماه آخر بدون قرارداد با پیمانکار برای سازمان کار نموده و
نهایتاً اداره کل کار و امور اجتماعی آنها را به عنوان بیکار معرفی و اعلام داشته
که ماهیت کار دائمی میباشد در صورتی که از نظر سازمان ماهیت کار دائمی نمیباشد
ولی اداره کل کار اعلام داشته تشخیص ماهیت کار با آن اداره کل میباشد. لذا دستور
فرمایید برقراری بیمه بیکاری وفق مقررات میباشد یا خیر. جواب سؤال 5- با توجه به
اینکه طرح سامان سوابق امری موقت و با حجم کار مشخص میباشد، بنابراین ماهیت آن
غیر دائمی و
کارکنان شاغل در آن مشمول بند 7 دستورالعمل شماره 10428/1000 مورخ 30/1/1379
خواهند بود و بهرهمندی آنان از مزایای بیمه بیکاری امکانپذیر نمیباشد.» در
رابطه با مردود بـودن تشکیلات مطروحه به استحضار می رساند،1- رابطه شرکت خدمات
میلاد (به عنوان کارفرمای
شکات) با سازمان تأمین اجتماعی در قالب طرح یا پروژه به منظور انجام کار مشخص بوده
است. پروژه یا طرح طبعاً دارای موضوع معین، حجم کار مشخص با زمانبندی به خصوص
میباشد و از بارزترین و روشنترین مصادیق کار با ماهیت غیر دائم است. 2- سؤال و
جواب 5 معترضعنه در صدد بیان این امر بدیهی است که طرح یا پروژه ساماندهی سوابق
بیمه شدگان ماهیتاً کار دائم نبوده و لذا از شمول حمایتهای مندرج در قانون بیمه
بیکاری مصوب 1369 و آییننامه اجرائی آن خارج میباشد. زیرا چنین طرحی به لحاظ
اینکه دارای حجم و ابعاد کاری معین و زمانبندی به خصوص میباشد منطقاً نمیتواند
دائمی و مستمر باشد. 3- با توجه به مطالب فوق، اعلام اداره کار و امور اجتماعی
استان سیستان و بلوچستان در خصوص دائمی تلقی کردن پروژه محل اشتغال شکات، منطقاً
قابل رد بوده و به لحاظ اداری نیز تشخیص آن اداره برای سازمان لازمالاتباع
نمیباشد. با توجه به جمیع جهات فوقالذکر از آنجائی که شکایات مطروحه فاقد محمل
قانونی بوده و سؤال و جواب 5 منعکس در دستور اداری مورد اعتراض فیحدذاته تأکید بر
یک امر بدیهی میباشد لذا استدعای رسیدگی و صدور حکم بر رد شکایت موصوف را دارد.
هیأت عمومی دیوان
عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر
تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به
صدور رأی می نماید.
رأی هیات عمومی
نظر به اینکه احراز رابطه کارگری و کارفرمائی و تشخیص دائم یا موقتی بودن رابطه
مزبور به عهده مراجع مقرر در قانون کار مصوب سال 1369 محول شده و حکم ماده 4 قانون
بیمه بیکاری مصوب 1369 نیز که مقرر داشته است. «بیمه شده بیکار با معرفی کتبی واحد
کار و امور اجتماعی محل از مزایای این قانون منتفع خواهد شد.» مفید صلاحیت واحد
کار و امور اجتماعی مربوط در تشخیص بیمه شده بیکار ذیحق به استفاده از مزایای
مندرج در قانون اخیرالذکر است، بنابراین مفاد نامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/
1381 سازمان تأمین اجتماعی در قسمت مربوط به پاسخ استعلام شماره 5 مندرج در آن
نامه که واجد اوصاف مقررات عام و کلی در جهت نفی صلاحیت واحدهای ذیصلاح وزارت کار
و امور اجتماعی میباشد مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات سازمان مذکور در وضع
مقررات دولتی تشخیص داده میشود و این قسمت از نامه مزبور به استناد قسمت دوم ماده
25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
تاریخ: 5/4/84 شماره دادنامه: 149 الی 152 کلاسه پرونده: 82/500، 501، 503، 518
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانمها 1- مرضیه کیخا 2- طاهره کیخا 3- مریم مودی 4- زهرا گورکانی.
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان
تأمین اجتماعی.
مقدمه: شکات به شرح دادخواستهای تقدیمی اعلام داشتهاند، از تاریخ 1/5/1380 لغایت
31/5/1381 تحت پوشش شرکت خدماتی میلاد بوده و در محل شعبه یک سازمان تأمین اجتماعی
زاهدان مشغول به کار بودیم. در طول یک سال کاری فقط شرکت با سازمان تأمین اجتماعی
زاهدان قرارداد داشته و با کارکنان آن هیچ قراردادی امضاء نکرده است و ما هیج
اطلاعی از پایان قرارداد نداشتهایم. پس از اخراج از کار و مراجعه به اداره کار و
امور اجتماعی، هیأت حل اختلاف اداره کار حکم بر مستحق بودن اینجانبان برای دریافت
بیمه بیکاری صادر نمود. با مراجعه به شعبه یک سازمان تأمین اجتماعی و پس از طی
مراحل مختلف نهایتاً در اجرای بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان
تأمین اجتماعی برقراری بیمه بیکاری متوقف شد. این اقدام نقض ضوابط و مقررات بیمه
بیکاری و بر خلاف مواد یک، 2، 3، 4 قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 میباشد. مطابق
این مقررات هم مشمول قانون کار بودهایم و هم بدون میل و اراده از کاربرکنار
شدهایم و هم 3% حق بیمه بیکاری از حقوق ما کسر شده است و طبق ماده 6 قانون مذکور
سابقه پرداخت حق بیمه از 6 بیشتر بوده است. با عنایت به اینکه تشخیص بیکاری بدون
میل و
اراده و تاریخ وقوع بیکاری بر عهده واحد کار و امور اجتماعی میباشد و سازمان
تأمین اجتماعی در پذیرش این تشخیص تکلیف دارد، تقاضای ابطال بخشنامه شماره 117395/
5000 مورخ 28/12/1381 (پاسخ سؤال 5) را دارد. معاون حقوقی و امور مجلس سازمان
تأمین اجتماعی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 1299/7100 مورخ 25/1/1383
اعلام داشتهاند، به نظر میرسد قسمت مورد اعتراض بخشنامه عبارت از سؤال و جواب
شماره 5 مذکور در بخشنامه مورد شکایت میباشد که عیناً درج میشود «سؤال 5- تعدادی
از پانچیستهایی که جهت اجرای سامان سوابق بیمه شدگان توسط پیمانکار بکار گرفته شده
بودند در پایان کار و ماه آخر بدون قرارداد با پیمانکار برای سازمان کار نموده و
نهایتاً اداره کل کار و امور اجتماعی آنها را به عنوان بیکار معرفی و اعلام داشته
که ماهیت کار دائمی میباشد در صورتی که از نظر سازمان ماهیت کار دائمی نمیباشد
ولی اداره کل کار اعلام داشته تشخیص ماهیت کار با آن اداره کل میباشد. لذا دستور
فرمایید برقراری بیمه بیکاری وفق مقررات میباشد یا خیر. جواب سؤال 5- با توجه به
اینکه طرح سامان سوابق امری موقت و با حجم کار مشخص میباشد، بنابراین ماهیت آن
غیر دائمی و
کارکنان شاغل در آن مشمول بند 7 دستورالعمل شماره 10428/1000 مورخ 30/1/1379
خواهند بود و بهرهمندی آنان از مزایای بیمه بیکاری امکانپذیر نمیباشد.» در
رابطه با مردود بـودن تشکیلات مطروحه به استحضار می رساند،1- رابطه شرکت خدمات
میلاد (به عنوان کارفرمای
شکات) با سازمان تأمین اجتماعی در قالب طرح یا پروژه به منظور انجام کار مشخص بوده
است. پروژه یا طرح طبعاً دارای موضوع معین، حجم کار مشخص با زمانبندی به خصوص
میباشد و از بارزترین و روشنترین مصادیق کار با ماهیت غیر دائم است. 2- سؤال و
جواب 5 معترضعنه در صدد بیان این امر بدیهی است که طرح یا پروژه ساماندهی سوابق
بیمه شدگان ماهیتاً کار دائم نبوده و لذا از شمول حمایتهای مندرج در قانون بیمه
بیکاری مصوب 1369 و آییننامه اجرائی آن خارج میباشد. زیرا چنین طرحی به لحاظ
اینکه دارای حجم و ابعاد کاری معین و زمانبندی به خصوص میباشد منطقاً نمیتواند
دائمی و مستمر باشد. 3- با توجه به مطالب فوق، اعلام اداره کار و امور اجتماعی
استان سیستان و بلوچستان در خصوص دائمی تلقی کردن پروژه محل اشتغال شکات، منطقاً
قابل رد بوده و به لحاظ اداری نیز تشخیص آن اداره برای سازمان لازمالاتباع
نمیباشد. با توجه به جمیع جهات فوقالذکر از آنجائی که شکایات مطروحه فاقد محمل
قانونی بوده و سؤال و جواب 5 منعکس در دستور اداری مورد اعتراض فیحدذاته تأکید بر
یک امر بدیهی میباشد لذا استدعای رسیدگی و صدور حکم بر رد شکایت موصوف را دارد.
هیأت عمومی دیوان
عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر
تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به
صدور رأی می نماید.
رأی هیات عمومی
نظر به اینکه احراز رابطه کارگری و کارفرمائی و تشخیص دائم یا موقتی بودن رابطه
مزبور به عهده مراجع مقرر در قانون کار مصوب سال 1369 محول شده و حکم ماده 4 قانون
بیمه بیکاری مصوب 1369 نیز که مقرر داشته است. «بیمه شده بیکار با معرفی کتبی واحد
کار و امور اجتماعی محل از مزایای این قانون منتفع خواهد شد.» مفید صلاحیت واحد
کار و امور اجتماعی مربوط در تشخیص بیمه شده بیکار ذیحق به استفاده از مزایای
مندرج در قانون اخیرالذکر است، بنابراین مفاد نامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/
1381 سازمان تأمین اجتماعی در قسمت مربوط به پاسخ استعلام شماره 5 مندرج در آن
نامه که واجد اوصاف مقررات عام و کلی در جهت نفی صلاحیت واحدهای ذیصلاح وزارت کار
و امور اجتماعی میباشد مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات سازمان مذکور در وضع
مقررات دولتی تشخیص داده میشود و این قسمت از نامه مزبور به استناد قسمت دوم ماده
25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد