اعلام تعارض آراء صادره از شعب 4 و 5 و 7 و 10 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

1404/9/14 14:44

اعلام تعارض آراء صادره از شعب 4 و 5 و 7 و 10 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

اعلام تعارض آراء صادره از شعب 4 و 5 و 7 و 10 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

تاریخ: 30/5/84 شماره دادنامه: 236 کلاسه پرونده: 654/82
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: اداره کار و امور اجتماعی کرمان.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 4 و 5 و 7 و 10 تجدیدنظر
دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف-1- شعبه هجدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 78/619 موضوع شکایت خانم بتول
حمیدی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی بم و کرمان به خواسته، تجدیدنظر از آراء
صادره هیأتهای بدوی و حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی شهرستان بم و کرمان به
شرح دادنامه شماره 1330 مورخ 15/11/1380 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه
شکات هیچگونه قرارداد و دریافتی را از اداره آموزش و پرورش شهرستان بم در سالهای
تحصیلی مدت اشتغال به کار را نداشته‎اند بنابراین در آراء صادره از مراجع حل
اختلاف تخلف از مقررات قانونی مشهود نیست، بناء علیهذا شکایت شکات به نحو مطروحه
موجه نبوده محکوم به رد است. 2- شعبه هفتم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در رسیدگی
به پرونده کلاسه ت7/81/238 موضوع تقاضای تجدیدنظر خانم بتول حمیدی به بخواسته
تجدیدنظر در دادنامه شماره 1330 مورخ 15/11/1380 شعبه 18 دیوان عدالت اداری به شرح
دادنامه شماره 238 مورخ 12/3/1382 چنین رأی صادر نموده است، متعاقب انتشار اطلاعیه
توسط واحد قرآن امور تربیتی اداره آموزش و پرورش شهرستان بم به منظور جذب و به
کارگیری تعدادی خواهر دیپلمه به عنوان مربی مکتب القرآن شاکیه با طی تشریفات
مربوطه در مکتب ال
قرآن به عنوان مربی مشغول به کار شده است و بنابه ادعای مطروحه مدت 7 سال به این
امر اشتغال داشته و به حکایت پرونده واصله از اداره کار و امور اجتماعی قرارداد
کار با مشارالیها منعقد گردیده است و طرف قرارداد امور تربیتی می‎باشد و به دلالت
سوابق امر اشتغال شاکیه به عنوان مربی مکتب‎القرآن با ابلاغ کتبی است که توسط امور
تربیتی صادر گردیده است و حقوق و دستمزد خود را در قبال کار محوله از مسئول
مکتب‎القرآن دریافت می‎نموده و این امر مورد تایید بازرسان اعزامی در مورخه 31/1/
1378 اداره کار قرار گرفته است گرچه حقوق پرداخت شده به مشارالیها از محل
شهریه‎های ماخوذه از اولیاء دانش آموزان صورت گرفته است بنابمراتب آنچه که مسلم
است شاکیه به درخواست امور تربیتی آموزش و پرورش شهرستان بم به عنوان مربی مکتب
القرآن چندین سال به این کار اشتغال داشته و مشمول قانون استخدام کشوری و مقررات
خاص استخدامی نمی‎باشد و در قبال کار محوله حقوق و دستمزد دریافت می‎نمود. هر چند
پرداخت دستمزد مشارالیها توسط مکتب القرآن از محل اخذ شهریه از والدین دانش آموزان
صـورت پذیرفتـه است که مطابق قوانین و مقررات موضوعه و مستنــداً به مدلول مفهـوم
مخالف مـاده 188
قانون کار مشارالیها در خصوص موضوع مشمول قانون کار می‎باشد و وضعیت وی دقیقاً با
ماده 190 قانون فوق‎ الذکر انطباق دارد علیهذا تجدیدنظر خواهی را وارد تشخیص داده
و با فسخ دادنامه تجدیدنظر خواسته حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترض‎عنه و احاله
رسیدگی به موضوع به هیأت همعرض صادر می‎گردد. ب-1- شعبه هشتم در رسیدگی به پرونده
کلاسه 78/1876 موضوع شکایت خانم نسرین شجاعی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی
کرمان به خواسته، اعتراض به رأی هیأت حل اختلاف مورخ 8/9/1377 و بازگشت به کار به
شرح دادنامه شماره 109 مورخ 20/1/1380 چنین رأی صادر نموده است، شاکی مدعی است که
به عنوان مربی در آموزش و پرورش کرمان به مدت 11 سال انجام وظیفه کرده تا اینکه در
تاریخ 10/3/1376 بدون آنکه به ما علت را اعلام نمایند ما را از کار برکنار نمودند.
در لایحه دفاعیه آمده است که شاکی و دیگر ذینفعان تا اول مهر ماه 1375 با اداره کل
آموزش و پرورش کرمان تسویه حساب نمودند و سنوات خدمتی آنان محاسبه و به حساب بانکی
آنان واریز گردید و در ابتدای سال تحصیلی 1375 با تنظیم وعقد قراردادهائی به صورت
مشارکت مشغول به کار شدند و از مهرماه 1377 از همکاری با آنان خودداری گردید ب
ا توجه به اوراق پرونده و اوراق سابقه و وجود قرارداد مشارکت با شاکی و دیگر
ذینفعان به طور مستقل بر مبنای اینکه شهریه دریافتی از دانش آموزیان دارالقرآن 65%
سهم آموزگار که شاکی و بقیه ذینفعان می‎باشند 35% سهم مدرسه تشخیص هیأت صادر کننده
رأی مورد اعتراض مبنی بر عدم احراز رابطه کارگری و کارفرمائی بین شاکی و دیگر
همکاران وی با اداره خوانده صحیح است و به رد شکایت رأی صادر می‎گردد. 2- شعبه
پنجم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/468 موضوع تقاضای تجدیدنظر خانم نسرین
شجاعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 109 مورخ 20/1/1380 صادره از شعبه هشتم
بدوی دیوان به شرح دادنامه شماره 791 مورخ 1/6/1382 چنین رأی صادر نموده است، نظر
به اینکه رشته‎های شغلی مشمول قانون کار در وزارتخانه‎ها به موجب بخشنامه شماره
1301/9 مورخ 6/6/1346 سازمان امور اداری و استخدامی کشور احصاء گردیده و مربیان
آموزش و پرورش در زمره مشاغل مذکور در بخشنامه مورد نظر بیان نگردیده بنابمراتب
ایرادی به رأی هیأت حل اختلاف اداره کار مبنی بر عدم احراز رابطه کارگری و
کارفرمائی و شمول قانون کار به وضعیت شاکی و اداره طرف شکایت وارد نیست لذا با رد
تقاضای تجدیدنظر خو
اه دادنامه بدوی که مفهم موارد فوق است عیناً تایید و استوار می‎گردد. 3- شعبه دهم
تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 81/344 موضوع تقاضای تجدیدنظر خانم صدیقه
میرزادی‎گوهری به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 116 مورخ 20/1/1380 شعبه هشتم
بدوی دیوان به شرح دادنامه شماره 531 مورخ 24/9/1381 چنین رأی صادر نموده است، با
توجه به قرارداد منعقده رابطه کارگری و کارفرمائی بین طرفین احراز نگردیده است و
صرف جعلی بودن این قرارداد قابل ترتیب اثر نمی‎باشد علیهـذادر وضع موجود با رد
تجدیدنظر خواهی، دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار می‎شود. 4- شعبه چهارم تجدیدنظر
در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/537 موضوع تقاضای تجدیدنظر خانم زهرا شمس‎الدین به
خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 118 مورخ 20/1/1380 صادره از شعبه هشتم دیوان به
شرح دادنامه شماره 1778 مورخ 21/11/1381 دادنامه بدوی را عیناً تایید نموده است. 5-
شعبه پنجم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/444 موضوع شکایت خانم کبری اشرف
گنجوئی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 119 مورخ 20/1/1382 صادره از شعبه
هشتم بدوی دیوان به شرح دادنامه شماره 790 مورخ 1/6/1382 با رد تقاضای تجدیدنظر
دادنا
مه بدوی را عیناً تایید و استوار نموده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ
فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و
بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی هیات عمومی
ماده 2 قانون کار مصوب 1369 در تعریف کارگر مقرر داشته است که «کارگر از لحاظ این
قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق‎السعی اعم از مزد حقوق، سهم سود
و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می‎کند.» چون حسب مستندات پیوست پرونده
شاکیان در آغاز سال تحصیلی 1375 با تنظیم قرارداد مشارکت، حق‎الزحمه خود را از محل
شهریه دانش‎آموزان به میزان 65% دریافت داشته و طبق قرارداد منعقده 35% بقیه شهریه
مزبور در سهم آموزش و پرورش قرار گرفته و با این کیفیت دستمزد نامبردگان از طرف
اداره آموزش و پرورش پرداخت نشده و در نتیجه یکی از ارکان مؤثر در استقرار رابطه
کارگری با اداره آموزش و پرورش تحقق نیافته است، دادنامه‎های شماره 1778 مورخ 21/
11/1381، 531 مورخ 24/9/1381، 791 و 790 مورخ 1/6/1382 به ترتیب صادره از شعب 4 و
10 و 5 تجدیدنظر مشعر بر تایید دادنامه‎های بدوی که نتیجتاً متضمن این معنی می‎
باشد موافق اصول و موازین قانونی است. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی
قانون دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط
لازم‎الاتباع است./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسی‎فرد




نویسنده: علیرضا مقیمی دسته بندی: قوانین کیفری تاریخ ثبت: 14:44 1404/9/14 54 نفر بازدید