اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و پنجم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
اعلام
تعارض آراء صادره از شعب اول و پنجم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 26/8/1383 شماره دادنامه: 412
کلاسه پرونده: 81/459
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: خانیش زینالمقدم
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و پنجم تجدیدنظر دیوان
عدالت اداری
مقدمه:
الف- شعبه نهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/186 و 79/184 موضوع شکایت آقای خانیش
زینالمقدم و آقای فرمان سیاحی بطرفیت اداره کار و امور اجتماعی استان تهران
بخواسته ابطال رأی هیأت حل اختلاف شماره 6413 مورخ 3/12/78 بشرح دادنامه شماره 444
مورخ 21/4/80 و 442 مورخ 21/4/80 چنین رأی صادر نموده است، وکیل شاکی اعلام
میدارد گزارش بازرسان اعزامی به کشتارگاه موافق واقع نیست و موکل از سال 60 در
کشتارگاه اسلامشهر مشغول بکار میباشد. اداره کار و امور اجتماعی در لایحه جوابیه
پاسخ داده شاکی هیچگونه وجهی بعنوان مزد یا مزایا از کشتارگاه دریافت نمیکرده
بلکه قصابها حقالزحمه شاکی را غیرمستقیم به شاکی پرداخت نمودهاند و از نظر ساعت
کار و یا حضور در محل کشتارگاه تابع نظم و مقررات خاص از طرف کشتارگاه، نبوده است.
نظر به اینکه رأی معترضعنه براساس استشهادیه قصابان اسلامشهر پاسخ اداره کل تشخیص
هویت مورد تأیید صحت اثر انگشت و امضاء شاکی و مفاد قرارداد واگذاری کشتارگاه از
طرف شهرداری به قصابان در سال 74 که این انتقال بدون کارگر بوده و گزارش بازرسی
بوده و شاکی دلیلی که صحت مدعای وی را اثبات کند ارائه ننموده و در احراز رابطه و
تردید در وجود
آن اصل عدم حاکم است بنابراین رسیدگیهای هیأت حل اختلاف موافق موازین قانونی از
جمله ماده 2 و3 و7 قانون کار بوده و حکم برد شکایت نامبرده صادر و اعلام میگردد.
ب- شعبه اول تجدیدنظر در رسیدگی به اعتراض آقای خانیش زینالمقدم نسبت به دادنامه
شماره 444 مورخ 21/4/80 صادره از شعبه نهم دیوان در پرونده کلاسه 79/186 بشرح
دادنامه شماره 1750 مورخ 11/9/81 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف
تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض موجه و مؤثری بعمل نیامده و
با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ
دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست. بنابراین با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه
بدوی عیناً تأیید و استوار میگردد. ج – شعبه پنجم تجدیدنظر در رسیدگی به تقاضای
تجدیدنظر آقای فرمان سیاحی بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 442 مورخ 21/4/80
صادره از شعبه نهم تجدیدنظر در پرونده کلاسه 79/184 بشرح دادنامه شماره 409 مورخ
29/3/81 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه در لایحه جوابیه مورخ 12/9/79 آمده
است که کشتارگاه اسلامشهر از سال 74 از طرف شهرداری بدون کارگر به قصابها واگذار
شده و شاکی خو
د قصاب است و جزء کارگران حقوقبگیر کشتارگاه نیست و نحوه دریافت مزد در کشتارگاه
چنین است که مشتریان کشتارگاه بابت هر ذبح مبلغی را به سرسلاخ پرداخت مینمایند و
شاکی بابت تعداد ذبح انجام شده سهم خود را از سرسلاخ دریافت میدارد. با توجه به
مراتب آن چه مسلم است کشتارگاه اسلامشهر از مصادیق بارز ماده 4 قانون کار و منطبق
با تعریف کارگاه است و شاکی نیز به عنوان سلاخ زیر نظر صاحب کارگاه و یا قائم مقام
وی انجام وظیفه مینماید و اعم از اینکه مستقیماً از سرسلاخ یا شهرداری و یا
مشتریان وجهی را دریافت نماید وضعیت وی مشمول مقررات ماده 190 قانون کار خواهد
بود. بنابراین با وارد دانستن اعتراض تجدیدنظرخواه ضمن فسخ دادنامه شماره 442 مورخ
21/4/80 صادره از شعبه نهم دیوان عدالت اداری رأی به نقض رأی شماره 6413 مورخ 3/12
/78 هیأت حل اختلاف اداره کار و رسیدگی مجدد در هیأت همعرض صادر مینماید. هیأت
عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام والمسلمین رازینی و با
حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و
انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اشتغال شاکیان به کار در محیط کشتارگاه که از مصادیق بارز کارگاه محسوب میشود و
دریافت دستمزد در قبال کار انجام شده و سایر محتویات پرونده مؤید وجود رابطه
کارگری آنان و مشمول مقررات قانون کار مصوب 1369 درباره نامبردگان است. بنا بجهات
فوقالذکر دادنامه قطعی شماره 409 مورخ 29/3/81 شعبه پنجم تجدیدنظر در حدی که مبین
این معنی است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد
قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان
و سایر مراجع ذیربط لازمالاتباع است.
تعارض آراء صادره از شعب اول و پنجم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 26/8/1383 شماره دادنامه: 412
کلاسه پرونده: 81/459
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: خانیش زینالمقدم
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و پنجم تجدیدنظر دیوان
عدالت اداری
مقدمه:
الف- شعبه نهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/186 و 79/184 موضوع شکایت آقای خانیش
زینالمقدم و آقای فرمان سیاحی بطرفیت اداره کار و امور اجتماعی استان تهران
بخواسته ابطال رأی هیأت حل اختلاف شماره 6413 مورخ 3/12/78 بشرح دادنامه شماره 444
مورخ 21/4/80 و 442 مورخ 21/4/80 چنین رأی صادر نموده است، وکیل شاکی اعلام
میدارد گزارش بازرسان اعزامی به کشتارگاه موافق واقع نیست و موکل از سال 60 در
کشتارگاه اسلامشهر مشغول بکار میباشد. اداره کار و امور اجتماعی در لایحه جوابیه
پاسخ داده شاکی هیچگونه وجهی بعنوان مزد یا مزایا از کشتارگاه دریافت نمیکرده
بلکه قصابها حقالزحمه شاکی را غیرمستقیم به شاکی پرداخت نمودهاند و از نظر ساعت
کار و یا حضور در محل کشتارگاه تابع نظم و مقررات خاص از طرف کشتارگاه، نبوده است.
نظر به اینکه رأی معترضعنه براساس استشهادیه قصابان اسلامشهر پاسخ اداره کل تشخیص
هویت مورد تأیید صحت اثر انگشت و امضاء شاکی و مفاد قرارداد واگذاری کشتارگاه از
طرف شهرداری به قصابان در سال 74 که این انتقال بدون کارگر بوده و گزارش بازرسی
بوده و شاکی دلیلی که صحت مدعای وی را اثبات کند ارائه ننموده و در احراز رابطه و
تردید در وجود
آن اصل عدم حاکم است بنابراین رسیدگیهای هیأت حل اختلاف موافق موازین قانونی از
جمله ماده 2 و3 و7 قانون کار بوده و حکم برد شکایت نامبرده صادر و اعلام میگردد.
ب- شعبه اول تجدیدنظر در رسیدگی به اعتراض آقای خانیش زینالمقدم نسبت به دادنامه
شماره 444 مورخ 21/4/80 صادره از شعبه نهم دیوان در پرونده کلاسه 79/186 بشرح
دادنامه شماره 1750 مورخ 11/9/81 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف
تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض موجه و مؤثری بعمل نیامده و
با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ
دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست. بنابراین با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه
بدوی عیناً تأیید و استوار میگردد. ج – شعبه پنجم تجدیدنظر در رسیدگی به تقاضای
تجدیدنظر آقای فرمان سیاحی بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 442 مورخ 21/4/80
صادره از شعبه نهم تجدیدنظر در پرونده کلاسه 79/184 بشرح دادنامه شماره 409 مورخ
29/3/81 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه در لایحه جوابیه مورخ 12/9/79 آمده
است که کشتارگاه اسلامشهر از سال 74 از طرف شهرداری بدون کارگر به قصابها واگذار
شده و شاکی خو
د قصاب است و جزء کارگران حقوقبگیر کشتارگاه نیست و نحوه دریافت مزد در کشتارگاه
چنین است که مشتریان کشتارگاه بابت هر ذبح مبلغی را به سرسلاخ پرداخت مینمایند و
شاکی بابت تعداد ذبح انجام شده سهم خود را از سرسلاخ دریافت میدارد. با توجه به
مراتب آن چه مسلم است کشتارگاه اسلامشهر از مصادیق بارز ماده 4 قانون کار و منطبق
با تعریف کارگاه است و شاکی نیز به عنوان سلاخ زیر نظر صاحب کارگاه و یا قائم مقام
وی انجام وظیفه مینماید و اعم از اینکه مستقیماً از سرسلاخ یا شهرداری و یا
مشتریان وجهی را دریافت نماید وضعیت وی مشمول مقررات ماده 190 قانون کار خواهد
بود. بنابراین با وارد دانستن اعتراض تجدیدنظرخواه ضمن فسخ دادنامه شماره 442 مورخ
21/4/80 صادره از شعبه نهم دیوان عدالت اداری رأی به نقض رأی شماره 6413 مورخ 3/12
/78 هیأت حل اختلاف اداره کار و رسیدگی مجدد در هیأت همعرض صادر مینماید. هیأت
عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام والمسلمین رازینی و با
حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و
انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اشتغال شاکیان به کار در محیط کشتارگاه که از مصادیق بارز کارگاه محسوب میشود و
دریافت دستمزد در قبال کار انجام شده و سایر محتویات پرونده مؤید وجود رابطه
کارگری آنان و مشمول مقررات قانون کار مصوب 1369 درباره نامبردگان است. بنا بجهات
فوقالذکر دادنامه قطعی شماره 409 مورخ 29/3/81 شعبه پنجم تجدیدنظر در حدی که مبین
این معنی است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد
قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان
و سایر مراجع ذیربط لازمالاتباع است.