نقض رأی صادره در پرونده کلاسه ت93/83/6 شعبه ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
نقض
رأی صادره در پرونده کلاسه ت93/83/6 شعبه ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 4/10/84 شماره دادنامه: 520 کلاسه پرونده: 84/754
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: مستشار شعبه ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
موضوع شکایت و خواسته: نقض رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/83/93 شعبه ششم تجدیدنظر
دیوان عدالت اداری.
مقدمه: مستشار شعبه ششم تجدیدنظر دیوان در نامه تقدیمی اعلام داشتهاند، بعد از
صدور دادنامه شماره 784 مورخ 7/8/1384 با تذکری که شاکی پرونده به شرح لایحه وارده
به شماره 1329 مورخ 18/8/84 دادند و مجدداً پروندهها را بررسی کردیم متوجه گردیدم
در بخشنامه شماره 284/45 مورخ 14/11/1376 بانک مسکن که در ارتباط با انواع
محکومیتهای تخلفاتی و انواع مزایا و چگونگی عدم تعلق برخی از مزایا به محکومین
تخلفاتی و یا کسانی که در مظان اتهام میباشند هیچگونه اشارهای به عدم رضایت
مسئولین بانک از عملکرد مستخدم نگردیده و متأسفانه در دادخواست تجدیدنظر خواهی
بانک این موضوع منطبق با حقیقت ذکر نشده است فلذا اگر بخشنامه اشاره شده در فوق که
در بخشنامههای بعدی به آن اشاره و اجرای بخشنامههای بعدی مقید به آن گردیده است
صرفاً دو موضوع قابل توجه و اهمیت میباشد، 1- افرادی که در مظان یکی از تخلفات
قرار میگیرند (غیبت غیر موجه، اختلاس، ارتشاء، اعتیاد به مواد مخدر و … تا ابلاغ
حکم تنبیهی فقط مزایای معیشتی قابل پرداخت نبوده) 2- محکومیت به توبیخ کتبی هم فقط
برای یک دوره از فوقالعاده کارانه محروم میشوند. با این وصف شاکی که در سال 1379
در مظان اتها
م بوده در سال 1380 محکومیت توبیخ کتبی با درج در پرونده استخدامی داشته فقط و فقط
از دریافت فوق العاده کارانه در سالهای 79 و 80 محروم بودهاند لاغیر و نتیجتاً به
نظر میرسد استدلال منعکس در دادنامه مواجه با ایراد گردیده و معتقدم از این جهت
در صدور آن قسمت از دادنامه که میتواند مرتبط با مزایای سالهای 79 و 80 میباشد
اشتباهی به وقوع پیوسته علیهذا استدعا دارد پرونده در هیأت عمومی مطرح گردد. لازم
به یادآوری است نسبت به مزایای سالهای 76 – 77- 1378 چون بانک میگوید پرداختهاند
و شاکی هم قبول دارد پس نقض رأی شعبه بدوی به شرح دادنامه صادره از این شعبه فاقد
اشکال بوده و در آن مورد اشتباهی رخ نداده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در
تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از
بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می
نماید.
رأی هیأت عمومی
با عنایت به مراتب مندرج در دادخواست تجدیدنظر بانک مسکن و ضوابط مربوط به پرداخت
مزایا مورد ادعا و سایر محتویات پرونده در دادنامه شماره 784 مورخ 7/8/1384 در
پرونده کلاسه ت6/83/93 شعبه ششم تجدیدنظر دیوان اشتباهی مشهود نیست. بنابراین
موردی برای اعمال تبصرههای یک و 3 الحاقی به ماده 18 قانون دیوان عدالت اداری
وجود ندارد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
رأی صادره در پرونده کلاسه ت93/83/6 شعبه ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ: 4/10/84 شماره دادنامه: 520 کلاسه پرونده: 84/754
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: مستشار شعبه ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
موضوع شکایت و خواسته: نقض رأی صادره در پرونده کلاسه ت6/83/93 شعبه ششم تجدیدنظر
دیوان عدالت اداری.
مقدمه: مستشار شعبه ششم تجدیدنظر دیوان در نامه تقدیمی اعلام داشتهاند، بعد از
صدور دادنامه شماره 784 مورخ 7/8/1384 با تذکری که شاکی پرونده به شرح لایحه وارده
به شماره 1329 مورخ 18/8/84 دادند و مجدداً پروندهها را بررسی کردیم متوجه گردیدم
در بخشنامه شماره 284/45 مورخ 14/11/1376 بانک مسکن که در ارتباط با انواع
محکومیتهای تخلفاتی و انواع مزایا و چگونگی عدم تعلق برخی از مزایا به محکومین
تخلفاتی و یا کسانی که در مظان اتهام میباشند هیچگونه اشارهای به عدم رضایت
مسئولین بانک از عملکرد مستخدم نگردیده و متأسفانه در دادخواست تجدیدنظر خواهی
بانک این موضوع منطبق با حقیقت ذکر نشده است فلذا اگر بخشنامه اشاره شده در فوق که
در بخشنامههای بعدی به آن اشاره و اجرای بخشنامههای بعدی مقید به آن گردیده است
صرفاً دو موضوع قابل توجه و اهمیت میباشد، 1- افرادی که در مظان یکی از تخلفات
قرار میگیرند (غیبت غیر موجه، اختلاس، ارتشاء، اعتیاد به مواد مخدر و … تا ابلاغ
حکم تنبیهی فقط مزایای معیشتی قابل پرداخت نبوده) 2- محکومیت به توبیخ کتبی هم فقط
برای یک دوره از فوقالعاده کارانه محروم میشوند. با این وصف شاکی که در سال 1379
در مظان اتها
م بوده در سال 1380 محکومیت توبیخ کتبی با درج در پرونده استخدامی داشته فقط و فقط
از دریافت فوق العاده کارانه در سالهای 79 و 80 محروم بودهاند لاغیر و نتیجتاً به
نظر میرسد استدلال منعکس در دادنامه مواجه با ایراد گردیده و معتقدم از این جهت
در صدور آن قسمت از دادنامه که میتواند مرتبط با مزایای سالهای 79 و 80 میباشد
اشتباهی به وقوع پیوسته علیهذا استدعا دارد پرونده در هیأت عمومی مطرح گردد. لازم
به یادآوری است نسبت به مزایای سالهای 76 – 77- 1378 چون بانک میگوید پرداختهاند
و شاکی هم قبول دارد پس نقض رأی شعبه بدوی به شرح دادنامه صادره از این شعبه فاقد
اشکال بوده و در آن مورد اشتباهی رخ نداده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در
تاریخ فوق با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از
بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می
نماید.
رأی هیأت عمومی
با عنایت به مراتب مندرج در دادخواست تجدیدنظر بانک مسکن و ضوابط مربوط به پرداخت
مزایا مورد ادعا و سایر محتویات پرونده در دادنامه شماره 784 مورخ 7/8/1384 در
پرونده کلاسه ت6/83/93 شعبه ششم تجدیدنظر دیوان اشتباهی مشهود نیست. بنابراین
موردی برای اعمال تبصرههای یک و 3 الحاقی به ماده 18 قانون دیوان عدالت اداری
وجود ندارد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد