ابطال بخشنامه‎های 2840 مورخ 29/5/1373 و 1205 مورخ 24/2/75 و 232 مورخ 27/1/74 و 678 مورخ 5/6/81 و 127 مورخ 18/2/1380 شورای پول و اعتبار

1404/9/2 01:39

ابطال بخشنامه‎های 2840 مورخ 29/5/1373 و 1205 مورخ 24/2/75 و 232 مورخ 27/1/74 و 678 مورخ 5/6/81 و 127 مورخ 18/2/1380 شورای پول و اعتبار



تاریخ: 1/7/
1386 ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎
شماره دادنامه:
489 ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎
کلاسه پرونده: 84/929
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای بهروز شاکری راد.
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه‎های 2840 مورخ 29/5/1373 و 1205 مورخ 24/2/75
و 232 مورخ 27/1/74 و 678 مورخ 5/6/81 و 127 مورخ 18/2/1380 شورای پول و اعتبار.
مقدمه: شاکی به شرح دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، مستنداً به مواد 215-214-191
قانون مدنی که تصریح می‎دارد، عقد منعقد می‎گردد به قصد و رضای طرفین در موضوع
واحدی که در نظر طرفین باشد، لذا اگر چه به ظاهر عقدی که توسط بانکها با اشخاص
حقیقی و حقوقی منعقد می‎گردد تحت عناوین اجاره به شرط تملیک، مشارکت مدنی، مضاربه
... می‎باشد اما آنچه در عرف بازار و محله ایضاً از قصد و رضای طرفین در زمان ایجاب
و قبول احراز می‎گردد، عقد قرض است. با شرایط خاص که مستنداً به نصوص قانون مدنی
ممکن است، یک عقد تحت عنوانی واقع گردد، عقدی دیگر استنباط گردد، به موجب اقدامات
این مؤسسات تجارتی که کلاه شرعی بر روی این مفاهیم می‎گذارند و به سبب دنباله روی
این مؤسسات تجاری، از ضعف مستمندان و بی خانمانان ‎‎‎ که نیاز به حمایت دولت و شغل
و مسکن دارند سوء استفاده می‎گردد و با تصویب آیین‎نامه‎های اجرائی و نحوه دریافت
سود تسهیلات، تحت عقود متعدد و متفاوت در واقع به جای قرض دادن مبالغی ناچیز و اخذ
تضمینات و وثیقه‎های متفاوت مبالغ بیشتر از آنچه که گاهی اوقات تا 24% مبلغ قرض
اصلی می‎باشد دریافت می‎دارند. اعمال فوق‎الذکر مخالف نص صریح بیانات حضرت امام
خمینی و خلاف شرع مقدس اسلام می‎باشد و در تحریرالوسیله امام صراحت حرام بودن و
غیر شرعی بودن شرط اخذ زیاده بر میزان مبلغ قرض یا وام اخذ گردیده، دارد. لذا با
عنایت به حرمت شرعی، عرفی و بازاری، اعطاء وام و دادن قرض و دریافت زیاده بر آن
(خصوصاً بهره 17% و 19 الی 24%) بدون اطلاع مقترض و تدقیق در آیین‎نامه‎های اجرائی
و با توجه به تمامی نصوص وارده مبنی بر جایز و لازم بودن عقد قرض و حرمت شرط اخذ
زیاده و بطلان شرط مذکور تقاضای ابطال بخشنامه شماره نب/530 مورخ 21/2/1370 بانک
مرکزی را دارم. اداره دعاوی حقوقی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به
شکایت فوق طی نامه شماره دح/1/1298 مورخ 31/3/85 اعلام داشته‎اند، حسب بررسی بعمل
آمده نامبرده با استناد به عقد قرض و آثار و لوازم آن و به اعتبار حرمت شرط اخذ
زیاده بر میزان قرض خواستار ابطال بخشنامه‎ها و آیین‎نامه‎های معینی
گردیده است در حالی که هیچ یک از بخشنامه‎های مورد ادعاء ناظر بر عقد قرض نبوده و
ارتباط با خواسته شاکی ندارد. مضافاً اینکه بخشنامه‎ها و آیین‎نامه‎های مذکور در
قلمرو شمول قانون عملیات بانکی بدون ربا بوده و در مراجع قانونی به تصویب رسیده
است. دبیر محترم شورای نگهبان در خصوص ادعای خلاف شرع بودن بخشنامه‎های مورد شکایت
طی نامه شماره 21668/30/6 مورخ 26/3/86 اعلام داشته‎اند، موضوع بخشنامه‎های شماره
2840 مورخ 29/5/1373، شماره 1205 مورخ 24/2/1375، شماره 232 مورخ 27/1/1374، شماره
678 مورخ 5/6/81 و شماره 127 مورخ 8/2/80 بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در جلسه
مورخ 23/3/1386 فقهای شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و چون تمام
بخشنامه‎های مذکور در رابطه با اعطاء تسهیلات براساس عقود شرعی است، لذا هیچیک از
آنها خلاف موازین شرع شناخته نشد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درتاریخ فوق
باحضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی
و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
الف- طبق نظریه شماره 21668/30/6 مورخ 26/3/1386 فقهای محترم شورای نگهبان
بخشنامه‎های شماره 2840 مورخ 29/5/73، 1205 مورخ 24/2/75، 232 مورخ 27/1/1374، 678
مورخ 5/6/81 و شماره 127 مورخ 18/2/80 بانک مرکزی متضمن مصوبات شورای پول و اعتبار
درباره نرخ سود تسهیلات اعطایی جهت تدارک مسکن بلحاظ اینکه مبتنی بر عقود شرعی
بوده خلاف احکام شرع شناخته نشده است. ب- نظر به وظایف و مسئولیتهای شورای پول و
اعتبار و بانک مرکزی در خصوص تعیین نرخ سود سرمایه گذاری و یا سود انواع تسهیلات
اعطایی بانکی به منظور تدارک مسکن بر اساس توافق و تراضی طرفین و عقود خاص و اینکه
اعطای تسهیلات مذکور از مقوله عقد قرض و مقررات حاکم بر آن نیست، بنابراین مغایر
قانون و خارج از حدود اختیارات مربوط شناخته نمی‎شود و موردی برای ابطال
بخشنامه‎های فوق‎الذکر در قسمت مورد اعتراض وجود ندارد.

‎‎‎

‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎ ‎‎‎
مقدسی‎فرد


نویسنده: علیرضا مقیمی دسته بندی: قوانین کیفری تاریخ ثبت: 01:39 1404/9/2 67 نفر بازدید