همجنس گرایی چیست؟ و نگاه جامعه و ادیان نسبت به این گرایش

1403/1/7 02:02

همجنس گرایی چیست؟ و نگاه جامعه و ادیان نسبت به این گرایش

معنای همجنس گرایی در علم روانشناسی

روان‌شناسی یکی از اولین رشته‌های علمی بود که همجنس‌گرایی را به عنوان پدیده‌ای مجزا بررسی کرد. سالیان درازی طی قرن بیستم و همچنین پیش از آن، روان‌شناسی رایج و استاندارد زمانه، همجنس‌گرایی را در قالب الگوهای آسیب‌شناسانه و به صورت یک بیماری روانی مشاهده می‌کرد. مطالعات علمی در مبحث همجنس‌گرایی به مرور زمان نشان داد که مستندات تجربی از دسته‌بندی همجنس‌گرایی به عنوان یک اختلال پشتیبانی نکرده و محسوب نمودن آن به عنوان یک بیماری پایه علمی ندارد. پیشفرض‌های رایج در خصوص هنجارهای اجتماعی در زمان قدیم، و جامعهٔ آماری یک‌طرفه‌ای که از نمونه‌های «رسمی» (شامل اشخاص مراجعه‌کننده برای مشاوره یا اشخاص دستگیرشده توسط سیستم قضایی) تشکیل شده بود، علت اصلی طبقه‌بندی همجنس‌گرایی به عنوان یک اختلال روانی در نسخه‌های پیشین منابعی مانند راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی به حساب می‌آید.

از دهه ۱۹۷۰، اتفاق‌نظر دانشمندان علوم اجتماعی و رفتاری، و متخصصان روان‌شناسی در جهان، چنین است که همجنس‌گرایی یک شاخه سالم از گرایش‌های جنسی در انسان است، هر چند عده‌ای از متخصصان برخلاف دستورالعمل‌های سازمان‌های مرجع علمی، همچنان آن را یک اختلال به حساب می‌آورند. انجمن روان‌پزشکی آمریکا از سال ۱۹۷۴ همجنس‌گرایی را از فهرست بیماری‌های روانی خارج کرد. دیگر سازمان‌های بزرگ بهداشتی در جهان نیز کمی بعد همجنس‌گرایی را از لیست بیماری‌های خود حذف نمودند. انجمن روان‌شناسی آمریکا در سال ۱۹۷۵، سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۲، سازمان‌های بهداشتی انگلستان از سال ۱۹۹۴، سازمان‌های بهداشتی روسیه از سال ۱۹۹۹ و انجمن روان‌شناسی چین از سال ۲۰۰۱ از جمله این سازمان‌ها هستند.

(همجنس‌گرایی یا همجنس‌خواهی شکلی از تمایل روحی و میل جنسی افراد به جنس موافق خود است).

با وجود آن که در دهه‌های اخیر تلاش‌های فراوانی در راستای به رسمیت شناختن این گرایش جنسی و طبیعی دانستن شیوه‌ زندگی مطابق با آن انجام شده، به علل مختلف از جمله فقدان رسانه‌های اثرگذار، کمبود منابع فارسی‌زبان و نیز باورهای ریشه‌دار نشأت گرفته از سنت، مذهب و عرف اجتماعی کماکان بخش قابل توجهی از مخاطبان جامعه‌‌ ایرانی به این پدیده به چشم شکلی از بیماری، انحراف و یا اختلال روانی-ژنتیکی نگاه می‌کنند.به طوری که روبرو شدن با نظرات و مطالبی حاوی اشاراتی از این دست به بخشی از بازخورد شبکه‌های اجتماعی یا ارتباطات روزمره بدل شده است.در نظام آموزشی و نیز رسانه‌ها و تریبون‌های نزدیک به تفکر حاکمیت در ایران مطالبی از این قبیل با قیدهایی نظیر "علم ثابت کرده" یا "تحقیقات دانشمندان نشان داده" تکرار می‌شود بدون آن که منبع معتبری برای آن ذکر شود. هدف این نوشتار این است که درستی یا نادرستی بخشی از عمده‌ترین ادعای مربوط به بیمار بودن همجنس‌گرایان را با ارجاعات تاریخی به منابع قابل استناد بررسی کند.

یک گرایش جنسی‌

 

گرایش جنسی (Sexual Orientation) اصطلاحی است که برای توصیف رفتار جنسی و احساسی افراد مورد استفاده قرار می‌گیرد.امروزه بخش عمده‌ای از نهادهای علمی و آموزشی (و نیز نظام‌های حقوقی و اجتماعی) همجنس‌گرایی را به عنوان یکی از سه گرایش عمده‌ جنسی به رسمیت می‌شناسند. این سه دسته عبارتند از:‌ دگرجنس‌گرا (Heterosexual) ، همجنس‌گرا (Homosexual) و دوجنسگرا(Bisexual). در کنار این سه گروه عمده؛ دسته‌ چهارم و درصد کمی از افراد سرد سرشت (Asexual) یا فاقد گرایش جنسی هم هستند.در حالی که دگرجنس‌گرایان به جنس مخالف خود گرایش دارند، همجنس‌گرایان به جنس موافق و دوجنس‌گرایان به هر دو تمایل نشان می‌دهند.گرایش جنسی خود بخشی از هویت جنسی (Sexual Identity) افراد است که تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی و ارثی شکل می‌گیرد.

 

راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی درمورد همجنس گرایی

 

خط‌مشی‌های اجتماعی، پزشکی، و قانونی در نهایت منجر به این شد که در نسخه‌های اول و دوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی همجنس‌گرایی به عنوان یک اختلال گنجانده شود. این کتاب مرجع تشخیص بیماری‌های روان‌پزشکی بوده و توسط انجمن روان‌پزشکی آمریکا تهیه می‌شود. ذکر همجنس‌گرایی در این مرجع باعث شد به ننگ شمردن آن در جامعه و تصورش به عنوان یک بیماری دامن زده شود. با این حال پیشرفت در تحقیقات علمی و داده‌های تجربی بدست آمده از مطالعات کینزی، اولین هوکر و دیگران با این دیدگاه مقابله کرد. تا حدود دهه ۷۰ میلادی نظرات روانپزشکان و روانشناسان در مورد همجنس‌گرایی بسیار تغییر کرده بود. آزمون‌هایی مانند رورشاخ، آزمون درک موضوعی (TAT)، و پُرسش‌نامه شخصیتی چندمحوری مینه‌سوتا (MMPI) نشان داده بودند که مردان و زنان همجنس‌گرا در عملکرد روانی تفاوتی با دگرجنس‌گرایان ندارند. برخلاف تصورات قدیمی، مطالعات جدید نشان دادند که فضای خانواده، ضربه‌های روحی، و هویت جنسیتی تأثیری بر همجنس‌گرایی یا شکل‌گیری گرایش جنسی افراد ندارد. با توجه به اینکه یافته‌های علمی نشان دادند تصور همجنس‌گرایی به‌عنوان یک بیماری پشتوانه علمی و مستند ندارد، و همچنین فشار جریان‌های اجتماعی روزافزون حقوق بشری، هیئت مدیره انجمن روان‌پزشکی آمریکا روند بررسی دوباره مطالعات منتشر شده درباره همجنس‌گرایی را آغاز کرد. در سال ۱۹۷۳ انجمن روان‌پزشکی آمریکا نتیجه گرفت که همجنس‌گرایی فی‌نفسه بیماری نیست و رأی به حذف آن از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی داد. در سال ۱۹۷۴ انجمن روان‌شناسی آمریکا نیز بیانیه‌ای در حمایت از رأی انجمن روان‌پزشکی آمریکا صادر کرد و نتیجه گرفت:

همجنس‌گرایی به‌خودی‌خود هیچ ایرادی در قدرت تعقل، ثبات روانی، قابلیت اطمینان، یا توانایی‌های اجتماعی و شغلی فرد ایجاد نمی‌کند. در ادامه، انجمن روان‌شناسی آمریکا به تمام متخصصان امور بهداشت‌روان توصیه می‌کند که در رفع ننگ اختلال روانی دانستن همجنس‌گرایی پیشتاز باشند.از آن زمان انجمن روان‌شناسی آمریکا بیانیه‌های فراوانی در حمایت از حقوق اجتماعی دگرباشان جنسی و سلامت روانی آن‌ها منتشر کرده‌است. دیگر سازمان‌های بهداشت روان، مانند انجمن ملی مددکاران اجتماعی آمریکا ، و انجمن مشاوران آمریکا، و همچنین سازمان‌های پزشکی مانند انجمن پزشکی آمریکا و آکادمی پزشکی اطفال آمریکا بیانیه‌های مشابهی منتشر کرده‌اند. دیدگاه جوامع روان‌شناسی در دیگر نقاط جهان نیز به تدریج تغییر کرد. در سال ۱۹۹۲، سازمان بهداشت جهانی نیز همجنس‌گرایی را از مرجع بیماری‌شناسی خود، طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها (ICD)، خارج نمود.

دین و همجنس‌گرایی

 

رابطه میان دین و همجنس‌گرایی می‌تواند با توجه به زمان و مکان تا حد زیادی متفاوت باشد، در درون ادیان و بین ادیان و فرقه‌های مختلف، و با توجه به شکل‌های مختلف همجنسگرایی و دوجنسگرایی.امروزه آموزه‌های ادیان بزرگ جهان و نگرش آن‌ها نسبت به این گرایش‌های جنسی، چه کلّی و چه در هر فرقه، بسیار متفاوت است.سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام آشکارا با همجنس‌گرایی مخالفت کرده‌اند، اما برخی مسیحیان در این زمینه نظرات متفاوتی دارند، چنان‌که برخی کلیساها عقد شرعی همجنس‌گرایان را جاری می‌کنند و برخی نیز، این عمل را مطرود می‌دانند. بعضی عقیده دارند که هم‌جنس‌گرایی خود یک گناه است در حالی که عده‌ای دیگر تنها اعمال همجنس‌گرایانه را گناه می‌دانند. ۱نظر یهودیت

نظر مسیحیت

نظر اسلام

نظر بهائیت

نظر بودیسم

نظر هندوئیسم

دیدگاه شیطان‌پرستی

 

نظر یهودیت

در آئین یهود، در مذهب ارتدکس رابطه جنسی بین دو همجنس غیرقابل قبول است . اما در سه مذهب دیگر یعنی اصلاح‌گرا، نوسازمان‌گرا و محافظه‌کار همجنس‌گرایی به عنوان یک شیوه زندگی مورد قبول بوده و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد. هرچند که متخصصان عهد عتیق هم به این نکته اشاره کرده‌اند که رسم رایج در میان قوم لوط چیزی از جنس همان نوع روابطی بوده‌است که در یونان باستان و سایر فرهنگ‌های گذشته رواج داشته و در فرهنگ عرفانی ایران از آن تحت عنوان «صحبت احداث» یا «شاهدبازی» یاد می‌کرده‌اند، یعنی رابطه‌ای که همراه با تماس جنسی با کودکان و نوجوانان بوده‌است، همان که امروز در مناطقی از ایران و افغانستان از آن به عنوان «بچه‌بازی» یاد می‌شود. برخی مفسرین تورات چنین گفته‌اند که از منظر تورات تنها روابط همجنس‌خواهانه ممنوع است و عشق همجنس‌گرایانه همانند عشق دگرجنس‌گرایانه طبیعی است.

نظر مسیحیت

بیشتر مکاتب مسیحی همجنس‌گرایان را طرد نمی‌کنند (همان‌طور که هیچ گناه‌کاری را طرد نمی‌کنند) اما اکثر آن‌ها بر این نکته پافشاری می‌کنند که روابط همجنس‌خواهانه گناه است.  هرچند که برخی دیگر همجنس‌گرایی را گناه نمی‌دانند.در عهد جدید در هیچ‌جا سخنی به نقل از مسیح نیامده‌است که مبتنی بر منع همجنس‌گرایی باشد، حتی بعضی از نواندیشان دینی آیات ۱۰ الی ۱۲ باب نوزدهم انجیل متی به نقل از عیسی را در تأیید این موضوع که همجنس‌گرایان، همجنس‌گرا به دنیا می‌آیند می‌دانند. اما در بعضی از کتب عهد جدید اعمال همجنس‌گرایانه به وضوح منع شده‌است به‌طور مثال اعمال همجنس‌گرایانه یکی از گناهانی است که در اول قرنتیان ذکر می‌شود که انسان را از ملکوت خداوند بازمی‌دارد. و در کتاب رومیان باب یک همجنسگرایی را نشانه این می‌داند که چطور خداوند گناهکاران را در شهوتشان رها می‌کند و می‌گوید: پس خدا نیز ایشان را در شهواتی شرم‌آور به حال خود واگذاشت. حتی زنانشان روابط غیرطبیعی را جایگزین روابط طبیعی کردند. به همین سان مردان نیز از روابط طبیعی با زنان دست کشیده، در آتش شهوت نسبت به یکدیگر سوختند. مرد با مرد مرتکب اعمال شرم‌آور شده، مکافات در خور انحرافشان را در خود یافتند همچنین در کتاب اول تیموتائوس باب یک آیه ۱۰ اعمال همجنس‌گرایانه منع شده و در کتاب یهودا آیه هفتم به داستان سدوم و گموراه اشاره می‌شود.

کلیساها در قرون وسطی مواضعی سرسختانه از خود در برابر همجنس‌گرایی نشان می‌دادند و مجازات همجنس‌گرایی مرگ بوده‌است.  در عین حال به نظر می‌آید نظرات بعضی از اعضای کلیسا چندان در موافقت با نظرات رسمی کلیسا نبوده‌است حداقل رفتار و گرایش‌های جنسی آن‌ها گویای چنین چیزی است و همواره این گمان وجود داشته‌است که در میان کشیشان همجنسگرا و همجنس‌گرایی نیز وجود دارد. پیتر دامیان  یک اصلاح طلب پاپی در تلاشی ناموفق سعی کرد مدارکی را دال بر این ادعا به پاپ ارائه کند.هم‌اکنون واتیکان و پاپ به همجنس‌گرایان و همجنس‌گرایی روی خوش نشان نمی‌دهند و آن را گناه می‌دانند. همچنین کلیسای ارتدکس نیز هرگونه رابطه بین دو همجنس را مردود می‌داند. با این وجود برخی کلیساها همچون کلیسای انگلیکان کانادا، کلیسای منونایت هلند و کلیسای سوئد و بسیاری دیگر از کلیساها در کشورهایی همچون نروژ و آلمان ازدواج همجنس‌گرایان را رسمی می‌دانند و آن را تقدیس می‌کنند. برخی از اساتید الهیات پیشنهاد کرده‌اند کلیساهای کاتولیک نباید درهای خود را بر روی زوج‌های همجنسگرا ببندد .در سال ۲۰۱۱ و پس از قتل یکی از فعالان حقوق همجنسگرایان در اوگاندا اسقف اعظم کانتربری بیانیه‌ای صادر کرد که در آن هشدار داده بود نباید از همجنسگرایان چهره‌ای اهریمنی نشان داد. او افزوده بود سخنانی که چهره‌ای شیطانی از همجنسگرایان نشان می‌دهد عواقب خطرناکی دارد. بیانیه او مورد حمایت اکثر رهبران مذهبی انگلیکان قرار گرفت. آن‌ها در حمایت از چنین بیانیه گفته بودند:ما از این سخنان حمایت می‌کنیم چرا که هیچ‌کس نباید به خاطر تعصب‌های دیگران در ترس و وحشت زندگی کند.

نظر اسلام
 

اصطلاح همجنس‌گرایی در واژه‌شناسی اسلامی وجود ندارد ولی نزدیک‌ترین واژه به آن عبارت «لواط» است که اعمال جنسی میان دو مرد است که برگرفته از نام قومی است که در قرآن به عنوان قوم لوط آمده‌است.بخاطر بیاورید لوط را هنگامی که به قوم خود گفت: آیا عمل زشتی انجام می‌دهید که احدی از جهانیان پیش از شما انجام نداده‌است، شما از روی شهوت به سراغ مردان می‌روید نه زنان، شما گروه تجاوز کار و اسراف‌کار هستید.قرآن در آیات مختلفی داستان لوط و قوم او را بیان می‌کند و برای عمل این قوم تعابیرمانند فحشا، اسراف، جرم، ظلم، خباثت، جهالت و فسق آورده‌است.لوط از جانب محمد، پیامبر اسلام و تمامی امامان شیعه نهی شده و از عواقب اخروی آن به شدت یاد شده‌است. مجازات‌های دنیوی سنگینی نیز برای لواط و دیگر کنش‌های همجنس‌خواهانه در نظر گرفته شده‌است. در فقه شیعه و قوانین ایران؛ لواط، که معمولاً دخول کامل مقعدی بین دو مرد تعریف می‌شود، کیفر اعدام دارد، تفخیذ و قراردادن آلت تناسلی بین دو کپل مجازات حدی ۱۰۰ ضربه تازیانه و در بار سوم یا چهارم اعدام، بوسیدن پسران از روی شهوت و خوابیدن عریان دو مرد یا دو زن در زیر پوشش مشترک، بدون وجود ضرورت، مجازات تعزیری دارد. مساحقه به معنی آلت‌مالی دو زن نیز مستحق مجازات حدی یکصد ضربه شلاق و در نوبت چهارم مستوجب اعدام است.روایتی از جعفر صادق، امام ششم شیعیان، می‌گوید اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بی‌نیاز می‌شدند و این موجب قطع نسل بشر می‌شد و مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می‌آورد. و در حدیثی منتسب به علی امام هشتم شیعیان وی تحریم همجنسگرایی را به این دلیل می‌داند:فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان این است که این امر بر خلاف طبیعتی است که خداوند برای زن و مرد قرار داده و به خاطر این است که اگر مردان و زنان همجنس‌گرا شوند، نسل بشر قطع می‌گردد، و تدبیر زندگی اجتماعی به فساد می‌گراید، و دنیا به ویرانی می‌کشد.

نظر بهائیت

آیین بهائیت رابطه جنسی میان مردان را رد می‌کند و هرگونه آمیزش جنسی میان همجنس را تحریم کرده‌است. مجازات لواط و زنا در بهاییت از پیش تعیین شده نیست و تعیین آن به بیت العدل سپرده شده‌است. بهاءالله در توضیح ممنوعیت روابط همجنس‌گرایانه گفته‌است:  (هر قدر عشق و محبت بین دو همجنس شدید و خالص باشد، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطاست ) .      

نظر بودیسم

از نظر تاریخی اولین دینی که همجنسگرایان را به دید گناهکار نگاه نکرد، بودیسم بود. وقتی نخستین بار ایدز در آمریکا فراگیر شد، بنظر می‌رسید که این بیماری عمدتاً به مردان همجنسگرا منحصر می‌شود، از آنجا که سنن مسیحی همجنسگرایی را محکوم می‌کرد، این کار در بین عموم مردم آمریکا پسندیده و شناخته شده نبود، مددکاران مذهبی نیز غالباً بیماران ایدزی را از خود طرد می‌کردند، به علاوه با همه گیر شدن ایدز در بین معتادان تزریقی، پیوستگی ایدز و گناه حتی استحکام بیشتری یافت، در این بین بوداییان آمریکایی نخستین گروه‌های مذهبی بودند که با این طرز برخورد به مخالفت برخاستند، به این سبب که آئین بودا با مفهوم گناه بیگانه بود و همجنسگرایی را نیز محکوم نمی‌کرد، بیماری ایدز را نه تنها خفت بار یا نوعی مجازات برای بیماران نمی‌دانست، بلکه آن را نمونه دیگری از سرشت دردبار هستی و مبتلایان به آن را همنوعانی نیازمند به محبت و مراقبت می‌پنداشت، به این ترتیب پیروان آئین بودا از همجنسگرا گرفته تا غیر، در کمک رسانی به بیماران ایدزی در ردیف اول قرار می‌گرفتند. در حال حاضر هم رهبر بوداییان تبتی دالایی لاما رویکرد حمایتی از همجنسگرایان را در پیش گرفته‌است. وی مصاحبه با مجله آوت در سال ۱۹۹۴ توضیح داد: "اگر کسی پیش من بیاید و بپرسد که آیا همجنسگرایی درست است یا نه، من خواهم پرسید: نظر شریک زندگی شما چیست؟. اگر شما هر دو توافق دارید، آن زمان فکر می‌کنم بتوان گفت که رابطه دو مرد یا دو زن با یکدیگر در صورت رضایت هر دوی آنها در صورتی که هیچ ضرری به دیگران نرسانند مسئله‌ای نیست.  با این حال، در سال ۱۹۹۶ در کتاب خود بنام «فراتر از تعصب»، او صریحاً می‌گوید،" همجنسگرایی، چه بین مردان یا بین زنان، به خودی خود نادرست نیست، چیزی که نادرست است استفاده از عضو نامناسب برای برقراری رابطه‌است.

نظر هندوئیسم

در حال حاضر همجنسگرایی در میان پیروان مذهب هندو به‌طور کلی پذیرفته شده‌است با این حال از آن جا که متون این مذهب به‌طور صریح و روشن در مورد همجنس‌گرایی جهت‌گیری نمی‌کند همجنسگرایی در میان هندوها دارای مخالفان و موافقانی هست. برای مثال مخالفان طبیعی خواندن همجنسگرایی بیان می‌کنندکه عشق واقعی بین یک زن و یک مرد می‌تواند رخ دهد و از همین جهت رابطه جنسی تنها در میان یک زن و یک مرد قابل پذیرش است در حالی که موافقان ابراز می‌دارند در هیچ‌یک از متون مذهب هندو ذکر نشده که عشق تنها میان دو جنس مخالف است و از آن جا که عشق و رابطه رمانتیک میان دو همجنس نیز می‌تواند رخ دهد، پس رابطه جنسی با همجنس نیز طبیعی است.

دیدگاه شیطان‌پرستیش

در شیطان‌پرستی، هر نوع رابطه جنسی که بین دو فرد بالغ و رضایتمند انجام شود قابل قبول است و همجنس‌گرایی نیز منعی ندارد.آنها از قانونی شدن ازدواج همجنس‌گرایان نیز حمایت می‌کنند.

تغییر نگاه‌ها، از مجازات تا حمایت

 

با اصلاح قانون در قبرس شمالی به عنوان آخرین کشورحوزه‌ اروپا، دیگر در این قاره، استرالیا و آمریکای شمالی کشوری وجود ندارد که همجنس‌گرایی در آن جرم محسوب شود.علاوه بر آن ازدواج همجنسگرایان هم‌اکنون در شانزده کشور دنیا قانونی است. سازمان ملل متحد اعلامیه جهانی حمایت از حقوق اقلیت‌های جنسی را منتشر کرده و تاکنون ۹۴ کشور عضو با امضای آن متعهد به رعایت این حقوق شده‌اند.بررسی‌ها نشان می‌دهد میزان پذیرش افراد همجنس‌گرا در میان جوامع مختلف در دهه‌های اخیر افزایش قابل توجهی یافته است. نظرسنجی جهانی موسسه پیو در سال ۲۰۰۷ نشان داد بالاترین درصد پاسخ مثبت به سوال "آیا همجنسگرایان بایستی در جامعه پذیرفته شوند؟" در کشورهای آمریکای لاتین و شمالی، اروپایی و پایین‌ترین درصدها در آفریقا و آسیا بوده است.این تغییرات عرفی و حقوقی مثل هر دگرگونی اجتماعی دیگر نتیجه‌ همراهی عوامل مختلفی همچون بررسی‌های روانپزشکی، استدلال‌های حقوقی و نیز جنبش‌های اجتماعی است.

برای مثال انجمن روانپزشکی آمریکا در سال ۱۹۷۳ همجنس‌گرایی را از فهرست بیماری‌ها و اختلالات روانی خارج کرد.این تصمیم خود پیامد تکانه‌های تغییرات فرهنگی بود که در نتیجه‌ جنبش‌های اعتراضی دهه‌های ۵۰ تا ۷۰ میلادی ایجاد شده بود. اعتراضاتی که با جنبش حقوق مدنی سیاه‌پوستان آمریکایی آغاز و با جنبش‌های حقوق زنان و همجنس‌گرایان ادامه یافت.

اما احتمالا موثرترین عامل در اتخاد این تصمیم مجموعه تحقیقات دکتر آلفرد کینزی و همکارانش بود. کینزی که از پیشگامان سکسولوژی نوین محسوب می‌شود، طی تحقیقات گسترده‌ای در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ میلادی به به این نتیجه رسید که همجنس‌گرایی شکلی طبیعی از رفتار جنسی انسان است.نتایج تحقیقات وی در دو مقاله‌ جداگانه با عنوان رفتار جنسی انسان مذکر (۱۹۴۸) و رفتار جنسی انسان مونث (۱۹۵۳) منتشر شد که اکنون با نام گزارش‌های کینزی شناخته می‌شوند.

در این مطالعات محققان دریافته بودند که ۳۷ درصد مردان و ۱۳ درصد زنان مورد مطالعه دست کم یک تجربه‌ی جنسی با جنس موافق داشته‌اند.چهار درصد از افراد بالغ در آمریکا برای تمام عمر منحصراً همجنس‌گرا هستند و حدود ۱۰ درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنس‌گرایانه بروز داده‌اند. کینزی سپس مدل رایج برای توصیف رفتار جنسی یعنی استفاده از برچسب‌های مطلق مانند همجنس‌گرا یا دگرجنس‌گرا را مورد انتقاد قرار داد و عنوان کرد گرایش جنسی بایستی به صورت یک طیف در نظر گرفته شود.وی به همین منظور مدلی پیشنهاد کرد که امروزه به نام مقیاس کینزی شناخته می‌شود. مقیاسی از صفر تا شش که در آن صفر نماد کاملا دگرجنس‌گرا و شش نماینده‌ی منحصرا همجنس‌گراست.

پژوهش‌های فریتز کلاین در دهه هشتاد میلادی نظریات کینزی را تایید کرد. به آزمایشات کینزی انتقاداتی هم در مورد درصدهای اعلام شده یا شیوه‌ انتخاب نمونه‌های مورد مطالعه وارد شده، َبا این وجود بخش اعظم نتایج وی هنوز از نظر جامعه‌ علمی معتبر است.

صداهای مخالف

امروزه بیشتر محققان بر این باورند که بخش عمده‌ای از افراد جامعه رفتارهای دوجنس‌گرایانه دارند. همین طور اکثریت روان‌شناسان بر این باورند که گرایش جنسی در سال‌های اولیه زندگی فرد شکل می‌گیرد؛ یعنی یک فرد نمی‌تواند تصمیم بگیرد که هم‌جنس‌گرا (همین طور دگرجنس‌گرا) باشد یا نباشد.نظر اکثریت به این معنا نیست که تحقیقاتی صورت نگرفته که نتایج متفاوتی را نشان دهد. برخی روان‌پزشکان بر این باورند که شواهد مطالعات بالینی نشان می‌دهد که همجنس‌گرایی نوعی از اختلال رشد است.

اختلالی که در اثر برآورده نشدن نیازها در زمان بلوغ ایجاد می‌شود، در نتیجه می تواند از طریق تقویت حس مردانگی معالجه شود.مسئولان انجمن ملی پژوهش و مداوای همجنس‌گرایی (یک سازمان غیردولتی که از سوی نهادهای مذهبی حمایت می‌شود) معتقدند شخصیت همجنس‌گرا وجود ندارد. به نظر آن‌ها همجنس‌گرایی ممکن است به دلیل تجاوز در سنین کودکی ایجاد شود و قابل پیشگیری یا در صورت وقوع قابل درمان است.تحقیقات نشان می‌دهد میان فیزیولوژی افراد دگرجنس‌گرا و همجنس‌گرا تفاوت‌های متعددی وجود دارد. محققان دریافتند مغز مردان همجنس‌گرا به مغز زنان دگرجنس‌گرا و مغز زنان همجنس‌گرا به مغز مردان دگرجنس‌گرا شباهت دارد. البته مورد اخیر به تاکید پژوهشگران انجام دهنده‌ این تحقیق دال بر غیرطبیعی یا بیماری بودن همجنس‌گرایی نیست و تنها در ردیف یافته‌های پزشکی طبقه‌بندی می شود.

در مواجهه با عقایدی نظیر این دو نکته کلی را بایستی مد نظر قرار داد: نخست آن که بخش عمده‌ باورهای رایج در مورد غیرطبیعی بودن همجنسگرایی با نتایج پژوهش‌های علمی تناقض دارد. دیگر آن که امروزه هیچ نهاد و سازمان معتبر در زمینه روان‌پزشکی نیست که همجنس‌گرایی را در فهرست بیماری‌ها قرار دهد.

همان طور که اشاره شد انجمن روان‌پزشکی آمریکا اولین نهادی بود که در سال ۱۹۷۳ همجنس‌گرایی را از فهرست بیماری‌های روانی خارج کرد. پس از آن انجمن روانشناسی آمریکا در ۱۹۷۵ و نهایتا سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۲ همجنسگرایی را از فهرست بیماری‌های روانی خارج کردند.

در سال‌های پایانی قرن بیستم به سختی می‌شد انجمن روان‌پزشکی‌ای را یافت که کماکان بر درمان همجنس‌گرایان اصرار ورزد. در واقع چنین عقیده‌ای هرچند کماکان وجود دارد اما بسیار ناچیز است.در سال ۲۰۰۹ در یک نظرسنجی از میان ۱۳۰۰ روان‌کاو، روان‌پزشک و روان‌شناس بریتانیایی تنها ۵۵ نفر (نزدیک به ۴ درصد) اعلام کردند که به درمان همجنس‌گرایی عقیده دارند.

علاوه بر آن که هنوز هیچ نمونه‌ی موفقی از درمان و تغییر گرایش جنسی افراد گزارش نشده است. تاکید و تحت فشار گذاشتن افراد به این منظور می‌تواند تبعات جدی و آسیب‌های غیرقابل بازگشت به همراه داشته باشد.انجمن روان‌شناسی آمریکا در قطعنامه‌ خودش در همین مورد تاکید کرده: به جای دنبال کردن روش‌های درمانی که همجنس‌گرایی را به عنوان یک بیماری فرض می‌کنند و نیز طرد اقلیت‌های جنسی جوان، والدین، سرپرستان و اعضای جامعه بایستی حمایت اجتماعی و پشتیبانی روحی را تقویت کرده و خدمات آموزشی‌ شامل اطلاعات درست و شایسته در مورد جنسیت و گرایش‌های جنسی در اختیار آن‌ها قرار دهند.


نویسنده: حدیثه برزگر دسته بندی: خانواده تاریخ ثبت: 02:02 1403/1/7 495 نفر بازدید